مدرسة الفقاهة
مکتبة مدرسة الفقاهة
قسم التصویري
قسم الکتب لأهل السنة
قسم التصویري (لأهل السنة)
ويکي فقه
ويکي السؤال
فارسی
دلیل المکتبة
بحث متقدم
مجموع المکاتب
الجدید
الصفحة الرئیسیة
الفقه
أصول الفقه
القرآنیة
علوم الحديث
الأخلاق
العقائد
العلم العقلاني
الفرق والنحل
السیرة
التأریخ و الجغرافیا
الأدب
المعاجم
السياسية
العلوم الجدیدة
المجلات
مجموعة جديدة
جميع المجموعات
المؤلفین
الفقه
الرسائل العملیة
جميع المجموعات
المؤلفین
مدرسة الفقاهة
مکتبة مدرسة الفقاهة
قسم التصویري
قسم الکتب لأهل السنة
قسم التصویري (لأهل السنة)
ويکي فقه
ويکي السؤال
صيغة PDF
شهادة
الفهرست
««الصفحة الأولى
«الصفحة السابقة
الجزء :
1
««اول
«قبلی
الجزء :
1
اسم الکتاب :
حاشيه بر رساله ارث ملا هاشم خراسانى
المؤلف :
خراسانى، محمدهاشم
الجزء :
1
صفحة :
132
[كلام مؤلف]
9
اما مقدمه در بيان سه امر است:
11
امر اول در ذكر بعضى از روايات شريفه در فضيلت علم به فرائض
11
امر دوم در بيان آن كه نسب و رحم كه به مقتضاى آيه مباركه و اولو الارحام بعضهم اولى ببعض موجب توارث است
12
امر سوم: بدان كه ورثه ميت چنانچه از اموال متخلفه از ميت ارث مىبرند از حقوق متخلفه از ميت نيز ارث مىبرند
17
مطلب اول در ذكر حقوقى كه انتقال آنها به ورّاث به ادلّه ارث و به عنوان وراثت نفس آن حقوق است:
17
منها حق الخيار كه مطلقاً مورّث مىباشد به شرائطه
17
و منها حق حاصل به شرط فى ضمن العقد اللازم فى الجملة
17
مسأله 1- هر گاه متعاقدين در ضمن عقد لازمى شرط خيار بنمايند
17
مسأله 2 هر گاه متعاقدين جعل خيار بنمايند از براى عنوان خاصى تا مدت معينه
18
مسأله 3 شرط است در تأثير فسخ وارث بخيار، آن كه فسخ به قيودى كه شرط شده واقع شود
18
مسأله 4 هر گاه در ضمن عقد لازمى شرط شود
18
مسأله 5- هر گاه عمل نمودن به آن شرائط يا به بعض آنها متعذر شود،
19
مسأله 6- هر گاه مشروط عليه عصياناً عمل به هيچ از شرائط يا به بعضى از آنها ننمايد
19
مسأله 7- هر گاه مشروط عليه، به بعضى از شرائط عمل نمايد دون بعضى
19
مسأله 8- هر گاه مشروط عليه قبل از وفاء به مجموع شرائط بميرد
20
و منها حق الشفعة على المشهور [3]
20
و منها حق السكنى و العمرى و الرقبى
21
و منها حق القصاص
22
و منها حق حد القذف و حق اللعان
22
و منها حق الحيازة [5]
22
و منها حق ولاء العتق
22
و منها حق السبق در مباحات
23
حق قبول الوصية [1]
23
و منها حق التحجير
23
و منها حق الالتقاط [3]
23
مطلب دوم در ذكر حقوقى است كه استحقاق ورثه آن حقوق را نه از جهت شمول ادله ارث است
23
منها: حق المطالبه از قرضدار
24
و منها حق الرهن [2]
24
و منها حق الحريم [4]
24
و منها حق الدعوى [1]
25
مطلب سوم در ذكر حقوقى است كه ارث برده نمىشوند بالاصاله و نه بالتبع
25
مطلب چهارم در ذكر حقوقى است كه مورث نمىشوند
26
مطلب پنجم در ذكر حقوق قابل اسقاط و غير قابل آن
29
مسأله 1- بدان كه حقوق مرقومه در مطلب اول و مطلب دوم قابل اسقاطند [1]
29
مسأله 2- هر گاه شرط فى ضمن العقد به اين عنوان باشد كه شارط مصالحه نمايد
30
مسأله 3- هر گاه شرط فى ضمن العقد به اين عنوان باشد كه شارط نيز مثلًا منزل خود را مصالحه محاباتى بنمايد
31
مسأله 4- بدان كه علاوه بر آن چه گذشت و در بعضى از صور ديگر نيز ورثه نمىتوانند حقوق متخلفه از مورث خود را اسقاط نمايند:
32
مسأله 5- هر گاه در ضمن عقد لازمى شرائطى شده باشد پس شارط و ورثه او [2] مىتوانند بعضى از شرائط را اسقاط نمايند بدون بعضى
33
مسأله 6- معلوم شد كه حقوق لذاتها قابل اسقاطند
33
مسأله 7 هر گاه من له الحق يا ورثه يا ديان او ملتفت نباشند
33
مطلب ششم در كيفيت ارث بردن ورثه متعدده حقوق مرقومه در مطلب اول و دوم را و آن ذكر مىشود در ضمن چند مسأله:
34
مسأله 1- در كيفيت ارث بردن ورثه متعدده حق الخيار را
34
مسأله 2- در كيفيت ارث بردن ورثه متعدده.
36
مسأله 3- در كيفيت ارث بردن ورثه متعدده حق قبول الوصية
37
مسأله 4- در كيفيت ارث بردن ورثه متعدده حق القصاص را
37
فصل اول
39
از آن مصارف حقوق متعلقه بعين تركه است
39
از آن مصارف اگر زياد آمد از مصرف اول، آن چيزى است كه تجهيز ميت توقف بر آن دارد
40
مسأله- اگر ميت تركهاى نداشت كه صرف تجهيزش بشود و متبرعى هم يافت نشود
41
مسأله- آن چه واجب است از امور ميت بر نوع مكلفين كفاية،
41
از آن مصارف اگر تركه زياد آمد از دو مصرف سابق، ديونى است كه بر ذمه ميت است
42
از آن مصارف اگر تركه زياد آمد از سه مصرف سابق، وصيتهاى ميت است
42
مسأله- اگر وصيت نمود به سه امر واجب مالى
43
مسأله- اگر وصيت كرده باشد كه اين سه امر را از خصوص ثلث بدهند
43
مسأله- اگر وصيت به هر سه امر كرده باشد
44
مسأله- هر گاه وصيت نمود به چند امرى كه واجب بدنى است يا به چند امر مستحب و ثلثش وفا نكند
45
مسأله- هر گاه واجب مالى و بدنى هر دو بر ذمه ميت باشد و بدون وصيت از دنيا برود
45
مسأله- بدان كه موصى مىتواند وصيت بنمايد به چيزى كه باعث حرمان بعضى از ورثه بشود از ارث
46
مسأله- متولى از براى اخراج اين مصارف چهارگانه كه گفته شد اگر وصى مطلق داشته باشد او خواهد بود
46
از آن مصارف، حبوه پدر است
46
مسأله- مراد به حبوه كه از مال پدر بايد مجاناً به اكبر ذكور از اولاد داده شود
47
مسأله- معتبر است [3] در حبوه بردن پسر بزرگ آن كه حبوه بعضى از تركه ميت باشد
47
مسأله- هر گاه تجهزى ميت و دين او مزاحمت داشته باشد با اصل حبوه بردن
48
مسأله- هر گاه وصيت بنمايد به عينى از اعيان تركه
48
مسأله- هر گاه وصيت نمايد ميت به مقدار معلومى
49
از آن مصارف بعد از اخراج مصارف سابقه ارث است
49
فصل دوم در بيان مقتضى و موانع ارث است
51
اما مقتضى
51
نوع اول در امورى كه مانعند از اصل ارث
52
كفر است
52
مسأله- بدان كه هر گاه احدى از ابوين يا اجداد يا جدات طفل [1]
53
از موانع قتل است بغير حق
53
مسأله- بدان كه ديه در حكم تركه ميت خواهد بود از هر جهت
54
از موانع رقيت است چه در مورث و چه در وارث
55
مسأله- هر گاه شخص حرى متقرب شود به ميت به توسط عبدى
56
مسأله- هر گاه وارث قريب كه رق يا كافر بود بعد از فوت مورث آزاد و مسلمان بشود
56
مسأله- هر گاه بعض وارث مثل نصف آن مثلا آزاد است
57
از موانع حمل است كه حمل ارث نمىبرد مگر با اتصالش حياً
57
از موانع، تولد اولاد است از زنا
57
مسأله- بدان كه هر گاه طفل متولد از وطى به شبهه بشود
57
از موانع لعان است
58
مسأله- اگر پدر بعد از لعان اعتراف نمايد به فرزندى آن طفل
58
مسأله- چنانچه نسب به اقرار [2] ثابت مىشود
58
از موانع هر گاه زوج در حال مرض عقد نمايد زنى را و قبل از دخول، زوج به همان مرض از دنيا برود
58
از موانع ارث آنست كه دو نفر يا زياده كه بين آنها توارث باشد به يك آن بميرند
59
مسأله- هر گاه دو نفر يا زياده كه بينشان توارث باشد به يكى از اسباب سابقه بميرند
59
مسأله- كيفيت وارثيت از دو طرف
60
مسأله- شرط است در وارثيت از طرفين دو امر
61
از موانع، وجود مرتبه مقدم از وراث است كه با وجود آن بدون مانع مرتبه مؤخره ارث نمىبرند
61
از موانع، وجود درجه مقدم است
62
مسأله 1- از براى طبقه اولى كه مقدمند بر جميع طبقات وراث دو صنف است
62
مسأله 2- از براى طبقه دوم نيز دو صنف است
62
مسأله 3- از براى طبقه سوم يك صنف است
63
مسأله 4- بدان كه اين قاعده كليه در همه جا مطرد است
65
منع نمودن قتل خطا و شبه عمد قاتل را از ارث بردن از خصوص ديه
65
منع نمودن پسرى كه اكبر از او نيست
66
منع نمودن اولاد مطلقا چه ذكور و چه اناث
66
منع نمودن مطلق وارث چه وارث نسبى يا وارث سببى
66
منع نمودن نقص تركه از سهام مفروضه بنت واحده يا اخت واحده ابوينى يا ابى را
66
منع نمودن اخت ابوينى يا ابى مطلق اخوه امى را
67
منع نمودن مطلق اولاد و ان نزلوا ابوين را از بردن ما زاد بر سدس فريضه
67
منع نمودن اخوه و اخوات است نه اولاد اخوه و اخوات، مادر را از آن كه زياده بر سدس ببرد فريضهً
67
فصل سوم
69
نصف تركه است
69
از فرائض ربع تركه است
69
از فرائض ثمن تركه است
70
از فرائض ثلثين تركه است
70
از فرائض ثلث تركه است
70
از فرائض سدس تركه است
71
[در ورّاث صاحب سهام]
71
پدر و فريضه او با وجود اولاد داشتن ميت سدس از تركه است
71
مادر و فريضه او با عدم حاجب از اولاد و اخوه به شرائط سابقه ثلث از تركه است
71
بنت واحده
72
دو بنت و زياده كه با آن كه ذكورى نباشد
72
اخت واحده ابوينى يا ابى
72
دو اخت و زياده كه ابوينى باشند يا ابى
72
اخ يا اخت متحد امى
72
اخوه متعدده امى چه ذكور باشند همه يا اناث يا مختلف
72
زوج
72
زوجه
73
[مسائل]
73
مسأله- بدان كه هر گاه در طبقه دوم اخوه يا اخوات ابوينى
73
مسأله- بدان كه در طبقه سوم هر گاه عمو و عمه ابوينى
74
مسأله- معلوم شد كه هر گاه ميت از طبقه سوم منتسبين به اب داشته باشد با منتسبين به ام،
75
مسأله- بدان كه وراث فعلى ميت يا همه وارث بالفرض مىباشند
76
آن كه همه وراث فعلى ميت وارث بالفرض باشند
76
آن كه هم وراث فعلى ميت وارث بالقرابه باشند نه بالفرض
78
آن كه وراث فعلى ميت بعضى وارث بالفرض هستند و بعضى وارث بالقرابه
78
فصل چهارم
81
مسأله 1- آن كه وارث فعلى آن منحصر است به احد الابوين
81
مسأله 2- آن كه وارث فعلى آن منحصر است به اولاد
81
مسأله 3- آن كه وارث فعلى آن منحصر است به پدر و مادر
82
مسأله 4- آن كه وارث فعلى آن منحصر است به احد الابوين و اولاد
83
مسأله 5- آن كه وراث فعلى آن منحصر است به پدر و مادر و اولاد
83
مسأله 6- آن كه وارث فعلى آن منحصر است به احد الابوين و احد الزوجين
84
مسأله 7- آن كه وارث فعلى آن منحصر است به اولاد و احد الزوجين
84
مسأله 8- آن كه وارث فعلى آن منحصر است به پدر و مادر و أحد الزوجين
84
مسأله 9- آن كه وارث فعلى آن منحصر است به احد الابوين و اولاد و أحد الزوجين
84
مسأله 10- آن كه وارث فعلى آن پدر است و مادر و اولاد و أحد الزوجين
85
فصل پنجم
87
آن كه احد الزوجين با يكى از اين پانزده صورت نباشد
87
مسأله 1- آن كه وارث فعلى در طبقه دوم منحصر است به اخوه ابوينى
87
مسأله 2- آن كه وارث فعلى منحصر است به جد و جده ابى
88
مسأله 3- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه امى
88
مسأله 4- آن كه وارث فعلى منحصر است به جد و جده امى
88
مسأله 5- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى و به جدوده ابى
88
مسأله 6- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى و به اخوه امى
88
مسأله 7- آن كه وارث منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى و به جدوده امى
89
مسأله 8- آن كه وارث فعلى منحصر است به جدوده ابى و به اخوه امى
89
مسأله 9- آن كه وارث فعلى منحصر باشد به جدوده ابى و جدوده امى
89
مسأله 10- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابى و جدوده امى
89
مسأله 11- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى با نبودن اخوه ابوينى و جدوده ابى و اخوه امى
89
مسأله 12- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى و جدوده ابى و جدوده امى
90
مسأله 13- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى و اخوه امى و جدوده امى
90
مسأله 14- آن كه وارث فعلى منحصر است به جدوده ابى و اخوه امى و جد و جده امى
90
مسأله 15- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى و جد و جده ابى و اخوه امى و جدوده امى
90
آن كه احد الزوجين با يكى از اين صور پانزدهگانه بوده باشد
91
آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى و احد الزوجين
91
مسأله 2- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه امى و احد الزوجين
91
مسأله 3- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى و اخوه امى و احد الزوجين
91
مسأله 4- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى و جدوده امى و احد الزوجين
92
مسأله 5- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى و اخوه امى و جدوده امى و احد الزوجين
92
مسأله 6- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى و جدوده ابى و احد الزوجين
92
مسأله 7- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه امى و جدوده امى و احد الزوجين
92
مسأله 8- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى،
92
مسأله 9- آن كه وارث فعلى منحصر است به اخوه ابوينى يا ابى و جد و جده ابى و جدوده امى و احد الزوجين
93
مسأله 10- آن كه وارث فعلى تمام پنج صنف مىباشند اخوه ابوينى يا ابى و جدوده ابى و اخوه امى و جدوده امى و احد الزوجين
93
و لا بد است در اين مقام از تنبيه بر چهار قاعده:
93
بدان كه حكم اولاد اخوه بعين حكم اولاد اولاد است
93
آن كه اولاد از يك نفر اخوه امى باشد مطلقاً
94
آن كه اولاد از دو اخوه امى يا زياده باشند
94
آن كه اولاد از يك اخت ابوينى باشد يا از اخت ابى فقط با نبودن اولادى مطلقاً از اخوه ابوينى
94
آن كه اولاد از دو اخت يا زياده باشند
94
آن كه اولاد از اخوه ذكور ابوينى يا ابى باشند يا از اخوه ذكور و اناث ابوينى يا ابى باشند
94
بدان كه جدوده اعلى بعين حكم اخوه و اولاد اخوه را دارند
96
احتمال اول- آن كه دو ثلث از تركه بين چهار نفر جدوده ابى چنانچه گفته شد قسمت مىشود بدون تفاوت
97
احتمال دوم- آن كه يك ثلث تركه به چهار نفر جدوده امى داده مىشود
97
احتمال سوم- آن كه يك ثلث تركه به چهار نفر جدوده امى بالسويه
97
بدان كه هر گاه وارث فعلى ميت شانزده نفر باشند
98
هر گاه وارث فعلى ميت همان شانزده نفر باشند
99
فصل ششم
101
آن كه احد الزوجين با يكى از اين اصناف نباشد
102
مسأله 1- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى تنها با نبودن ابوينى
102
مسأله 2- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه امى
102
مسأله 3- آن كه وارث فعلى منحصر است به خئوله ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى
102
مسأله 4- آن كه وارث فعلى منحصر است به خئوله امى تمام تركه حق آنها مىباشد
102
مسأله 5- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى و به عمومه امى
103
مسأله 6- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى
103
مسأله 7- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى و خئوله امى
103
مسأله 8- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه امى و به خئوله ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى
103
مسأله 9- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه امى و به خئوله امى
104
مسأله 10- آن كه وارث فعلى منحصر است به خئوله ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى و به خئوله امى
104
مسأله 11- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى در صورت نبودن ابوينى
104
مسأله 12- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى و به عمومه امى و به خئوله امى
104
مسأله 13- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى بر فرض نبودن ابوينى
105
مسأله 14- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه امى و به خئوله ابوينى يا ابى بر فرض نبودن ابوينى
105
مسأله 15- آن كه وارث فعلى منحصر است به تمام چهار صنف از مرتبه سوم ارحام
105
كه احد الزوجين با يكى از اين اصناف باشد
106
مسأله 1- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى و بأحد الزوجين
106
مسأله 2- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه امى و بأحد الزوجين
106
مسأله 3- آن كه وارث فعلى منحصر است به خئوله ابوينى يا ابى و بأحد الزوجين
106
مسأله 4- آن كه وارث فعلى منحصر است به خئوله امى و بأحد الزوجين
107
مسأله 5- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى و به عمومه امى و بأحد الزوجين
107
مسأله 6- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى و به خئوله ابوينى يا ابى و بأحد الزوجين
107
مسأله 7- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى و به خئوله امى و بأحد الزوجين
107
مسأله 8- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه امى و به خئوله ابوينى يا ابى و بأحد الزوجين
107
مسأله 9- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه امى و به خئوله امى و به احد الزوجين
108
مسأله 10- آن كه وارث فعلى منحصر است به خئوله ابوينى يا ابى و به خئوله امى و بأحد الزوجين
108
مسأله 11- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى و به عمومه امى و به خئوله ابوينى يا ابى و بأحد الزوجين
108
مسأله 12- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى
108
مسأله 13- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى و به خئوله ابوينى يا ابى و به خئوله امى و بأحد الزوجين
109
مسأله 14- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه امى و به خئوله ابوينى يا ابى و به خئوله امى و بأحد الزوجين
109
مسأله 15- آن كه وارث فعلى عمومه ابوينى يا ابى است و عمومه امى و خئوله ابوينى يا ابى و خئوله امى و احد الزوجين
110
و لا بد است در مقام از تنبيه بر چهار قاعده.
110
بدان كه حكم اولاد اصناف طبقه سوم حكم اولاد اولاد و اولاد اخوه است از چند جهت:
110
چنانچه در طبقه اول با وجود اولاد بلا واسطه و لو اناث باشد اولاد به واسطه و لو ذكور از ذكور باشد ارث نمىبرد
110
چنانچه در طبقه اول و دوم اولاد اولاد و اولاد اخوه و اخوات ارث من يتقربون به را مىبرند
111
چنانچه در طبقه دوم منتسبين بام ميت مثل اخوه امى و اولادشان و مثل جد و جده امى ذكور و اناثشان حق الارث بالسويه مىبرند
111
چنانچه در طبقه دوم با بودن اخوه ابوينى اخوه ابى ارث نمىبرد و با بودن اولاد اخوه ابوينى اولاد اخوه ابى ارث نمىبرد
111
مسأله- هر گاه وارث فعلى منحصر باشد به زوجه و به شانزده نفر اولاد عمومه و خئوله
112
گفته شد كه اولاد عمومه و خئوله ارث من يتقربون به را مىبرند
113
مسأله 1- از براى ارث اولاد خئوله امى مثل خود خئوله امى چند قسم تصوير مىشود:
113
آن كه تمام تركه حق او مىباشد
113
آن كه نصف تركه يا سه ربع تركه حق آنها مىباشد
113
آن كه ثلث تركه حق آنها مىباشد
113
آن كه سدس تركه بر فرض اتحاد اصولشان و ثلث تركه بر فرض تعدد اصولشان حق آنها مىباشد
113
آن كه سدس از نصف تركه يا از سه ربع تركه بر فرض اتحاد اصولشان
114
آن كه سدس از تركه بر فرض اتحاد اصول و ثلث از تركه بر فرض تعدد اصولشان حق آنها مىباشد
114
مسأله 2- از براى ارث اولاد عمومه امى مثل خود عمومه امى نيز چند قسم تصوير مىشود:
114
آن كه تمام تركه حق آنها مىباشد
114
آن كه نصف تركه يا سه ربع تركه حق آنها خواهد بود
115
آن كه دو ثلث تركه حق آنها مىباشد
115
آن كه سدس تركه يا دو سدس و نيم تركه حق آنها خواهد بود
115
آن كه سدس تركه بر فرض اتحاد اصول و ثلث آن بر فرض تعدد اصول حق آنها مىباشد
115
آن كه سدس از نصف يا از سه ربع تركه بر فرض اتحاد اصول و ثلث از نصف يا از سه ربع تركه بر فرض تعدد اصول حق آنها خواهد بود
115
آن كه سدس از ثلثين تركه بر فرض اتحاد اصول و ثلث از ثلثين تركه بر فرض تعدد اصول حق آنها خواهد بود
115
آن كه سدس از يك سدس يا از دو سدس و نيم تركه بر فرض اتحاد اصول
116
بدان كه با وجود عمومه و خئوله ميت و اولادشان تا حدى كه صدق اسم نسب و رحميت بنمايد عرفاً
116
هر گاه از براى كسى دو سبب فعلى از اسباب ارث يا زيادتر جمع شود
118
فصل هفتم در كيفيت توارث به اسباب است
121
در كيفيت ارث بردن سبب زوجيت است
121
شرط است در توارث به زوجيت علاوه بر شرائط عامه سابقه سه امر:
121
آن كه زوجه معقوده به عقد دوام باشد
121
آن كه در حين موت زوجيت باقى باشد حقيقة يا حكماً
122
شرط است در توارث به زوجيت آن كه اگر زوج در مرض موت زوجهاى را عقد نموده دخول كرده باشد
122
مسأله- بدان كه از سابق معلوم شد كه اگر زوجه بميرد و در حين موت اولادى غير ممنوع من الارث از او نمانده باشد
122
مسأله- بدان كه زوج از جميع تركه ميت ارث مىبرد
123
عنوان دوم: در كيفيت ارث بردن به ولاى عتق است
125
مسأله- هر گاه در حين موت مملوك آزاد شده، آزاد كننده مرده باشد [1]
125
عنوان چهارم: در ارث به ولاى امامت است
127
خاتمه در بيان چهار مسأله است:
129
مسأله 1- حمل وارث است اگر منفصل شود حياً
129
مسأله 2- بين ولد الزنا و بين پدر او كه زانى بوده باشد و مادر او كه زانيه بوده باشد و اقارب آنها نه محرميت است و نه توارث
129
مسأله 3- اگر بعضى از وراث فعلى ميت خنثى باشند
129
مسأله 4- هر گاه كسى دو سر داشته باشد در يك سينه
131
اسم الکتاب :
حاشيه بر رساله ارث ملا هاشم خراسانى
المؤلف :
خراسانى، محمدهاشم
الجزء :
1
صفحة :
132
««الصفحة الأولى
«الصفحة السابقة
الجزء :
1
««اول
«قبلی
الجزء :
1
صيغة PDF
شهادة
الفهرست
إن مکتبة
مدرسة الفقاهة
هي مكتبة مجانية لتوثيق المقالات
www.eShia.ir