اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن الجزء : 1 صفحة : 240
است و عوارض مادّه كه متوقف به وجود مادّهاند علّت آنها نيز صورت
خواهد بود پس بهتر بود كه خواجه مىگفت: كثرت مادّه بكثرت صورت است و كثرت صورت هم
بمادّه خواهد بود نه بكثرت مادّه و با اين بيان دورى هم لازم نمىآيد»[1]
فخر رازى كه مىگويد: حكما وجود واجب را مساوى با وجود ممكن
مىدانند. گرچه خواجه جواب داد به بيانى كه گذشت جواب ديگرى هم كه مىشود به آن داد
اين است كه فخر رازى كه اين نسبت را به حكما مىدهد اقلّا در يك مورد از يك فيلسوف
استناد مىجست. و اگر در اين فكر مىبود كه سند نقل كند، شايد چنين نسبتى را به
حكما نمىداد و اگر اعتقاد خود او چنين باشد كه وجود واجب مساوى وجود ممكن است
لازمه چنين اعتقادى تركّب واجب تعالى از ما به الأشتراك و ما به الأمتياز مىشد و
حق تعالى مبرّى از آن است. وجود حقّ تعالى همان وجود خاص او است كه مغاير با وجود
عام انتزاعى است و همچنين مغاير با ساير وجودات خاصّه است. و چون وجود مشكّك است
حقيقت هر مرتبهاى از آن مخالف با حقيقت ساير مراتب آن است.
[1]قوله: أنّ المادّة تقبل الكثرة لذاته ... ليس
كذلك فأنّ الصورة لما كانت علّة لوجود المادة كان عوارضها الموقوفة على وجودها
بحسب الصورة ... فالحقّ فى الجواب أن تكثر المادّة بحسب تكثّر الصورة و تكثّرها
ليس لتكثّر المادّة بل للمادة نفسها فلا دور ... محاكمات قطب رازى- ذيل صفحه 53
شرح خواجه بر اشارات- ج 3.
بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان:دو فيلسوف اسلامي متن
241 اعتراض فخر رازى بر بو على در عدم جواز علم حق تعالى بجزئيات بر وجه جزئى و
جواب خواجه به آن ..... ص : 241
اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن الجزء : 1 صفحة : 240