responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن    الجزء : 1  صفحة : 245

اختلاف خواجه و فخر رازى در نفى قصد و غرض از فعل حق تعالى‌

از مسائل اختلافى ميان فلاسفه و متكلّمين اين است كه فعل حق تعالى بر قصد و غرض است يا نه، و از مسائل اختلافى ميان خواجه و فخر رازى نيز مى‌باشد از اينكه فخر رازى نظر خود را در «شرح اشارات» در مخالفت با قول بو على كه معتقد به «نفى غرض» در فعل حق تعالى است آورده است، ابتدا كلام بو على را از «اشارات» او مى‌آوريم، سپس نظرات فخر رازى و خواجه را مى‌آوريم و به بررسى مى‌پردازيم.

بو على در «اشارات» بر نفى غرض در فعل موجودات عالى- حق تعالى و عقول- مى‌گويد:

«موجود عالى كار را بخاطر سافل انجام نمى‌دهد، بطورى كه كار براى سافل، غرض براى فعل او باشد و از اينكه بعضى مى‌گويند فعل حق تعالى مبنى بر غرض است و غرضش اين است كه فعل چون ذاتا نيك و براى ديگران سودمند است. جواب آن است كه حسن ذاتى فعل كافى در انجام فعل نيست. مگر آنكه فاعل آن را «بقصد تحسين» يا «رفع مذمّت» انجام دهد. اگر بپرسند چنانچه جهان هستى معلول قصد و اراده حق تعالى نباشد به اين دليل كه عالى را غرضى در سافل نيست و معلول طبيعت و تصادف هم كه نيست پس آفرينش هستى بچه صورتى بوده است. جواب آن است كه تمثّل نظام كلّى عالم بوجه احسن در علم بارى تعالى موجب شد كه موجودات اين عالم در يك نظم و ترتيب معقول از حق تعالى صادر شوند، پس فعل حق تعالى مبنى بر «عنايت» است نه مبنى بر قصد و غرض»[1].

فخر رازى در «شرح اشارات» بر اين كلام بو على كه فعل حق تعالى مبنى بر قصد و غرض نيست، اعتراضى دارد به اين بيان:

«حكما كه مى‌گويند هركس فعلى را بقصد انجام دهد، انجام آن فعل براى او از ترك فعل «اولويت» داشته است براى اين است كه معتقدند اگر فعل و ترك فعل نسبت بفاعل مساوى باشد براى فاعل انتخاب فعل و ترك آن ممكن نيست. و اگر فعل براى فاعل «اولويت» داشت قصدش از انجام فعل همان «اولويّت» يعنى همان تحصيل ستايش يا رفع نكوهش است ازاين‌رو فاعل بقصد، در صدد تكميل خود است. اين دليل كه ما آن را از جانب آنان تقرير كرديم، در دلالت بر مقصود آنان كه حق تعالى فاعل بقصد نيست، كفايت نمى‌كند چون دليل خطابى است. فرضا


[1] و العالى لا يكون طالبا لأجل السّافل حتى يكون ذلك جاريا منه مجرى الغرض ... و اعلم أنّ ما يقال من أنّ فعل الخير واجب حسن فى نفسه، شى‌ء لا مدخل فى أن يختاره الغنى ألّا أن يكون الأتيان بذلك الحسن ينزّهه و يزكّيه ... لا تجد أن طلبت مخلصا ألّا أن تقول: أنّ تمثّل النّظام الكلّى فى العلم السابق يفيض منه ذلك النّظام على ترتيبه معقولا فيضانه و هذا هو العنايه ... متن اشارات- بنقل از شرح خواجه- ج 3- صفحه 149.

اسم الکتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي المؤلف : حسنی، حسن    الجزء : 1  صفحة : 245
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست