اوّلا: به دليل معجزاتى كه از خود آنها صادر
شده است.
ثانيا: اخبار بسيارى در حدّ تواتر در اين زمينه رسيده است، از جمله:
گفتار امام باقر عليه السّلام است به «جابر» كه فرمود:
«انّ اللّه اقدرنا على ما نريد و لو شئنا ان نسوق الارض بازمّتها
لسقناها».[1] «خداوند
اين قدرت را به ما داده است تا هر چه را بخواهيم انجام دهيم و اگر بخواهيم تمام
زمين را به حركت درآوريم، مىتوانيم».
و روايات بسيارى در اين زمينه رسيده است كه خداوند آنچه را كه به انبيا
داده، به ائمه اطهار عليهم السّلام نيز مرحمت كرده است. از جمله گفتار امام صادق
عليه السّلام است كه مىفرمايد:
«كلّ نبىّ ورث علما او غيره فقد انتهى الى آل محمّد صلّى اللّه عليه
و آله».[2] «هر
پيامبرى كه دانش يا چيز ديگرى (مانند: زره، اسلحه، خاتم، عصا و ...) را به ارث
گذاشته (يا به ارث برده) به خاندان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسيده
است».
و نيز در احاديث بسيارى آمده است: آنچه را كه خداوند به رسولان و
ملائكه تعليم نمود به ما (امامان) رسيده است و از جمله آن علوم، علم تصرف در اين
جهان بيرون از چارچوب نظام عادى آن است، همچنانكه آصف بن برخيا با همين وسيله تخت
بلقيس را در كمتر از يك چشم بر هم زدن، نزد سليمان حاضر نمود.
و اين احاديث در اصول كافى جلد 1، صفحه 55 باب «ان الائمة عليهم
السّلام يعلمون جميع العلوم التى خرجت الى الملائكة و الانبياء و الرسل عليهم السّلام»،
ذكر شده است.
علاوه بر اينها «قاعده لطف» اقتضا مىكند كه خداوند چنين نيرويى
(ولايت تكوينى) به امامان عليهم السّلام نيز بدهد تا بتوانند امامت خود را به
اثبات برسانند و جز اين راهى نيست و وصيت امام قبلى اگر چه مؤثّر است ولى احتياج
به اثبات دارد.
و فاطمه زهراء عليها السّلام ام الائمة الاطهار عليهم السّلام نيز
داراى مقام ولايت تكوينى است چه آنكه از همان سلسله پاك و طينت نورانى و صدف
گرانبهاى امامان و پاره تن رسول اللّه است.