كشوردارى ديده مىشود كه نشان دهنده كمال
آزادى در امور مردمى و چگونگى كشوردارى است كه در حكومتهاى ديگر به اين صورت وجود
ندارد و تنها اكتفا به شور مردمى مىشود، و از شور رهبرى سخنى به ميان نيامده است.
امّا شور مردمى جلوهگاه آن همان مجلس شوراى اسلامى در بعد نظرخواهى
است و ريشه و اصل آن خود مردم هستند كه وكلا را به مجلس فرستادهاند و محور شور
آنها مصالح ملّت است.
امّا شور رهبرى- كه با در نظر گرفتن آيه كريمه از آن تعبير به «شور
النبى» كرديم، يك امتياز اسلامى است كه رهبر جامعه اسلامى خود را در سطح مردم قرار
داده و در امر مردم با آنان شور كند- البته اين شور رهبرى ممكن است بدون واسطه
صورت گيرد همچنانكه شخص رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حكومت سادهاى
كه داشت بخاطر امكان دسترسى به مردم طرف شور، مستقيما و بلا واسطه با آنان به
مشورت مىپرداخت. ولى در كشورهاى توسعهيافته كنونى ممكن است شور مع الواسطه انجام
شود، نظير مجمع تشخيص مصلحت در كشور اسلامى ايران،
نكته قابل توجّه اينكه از آيه مباركه وَ شاوِرْهُمْ فِي
الْأَمْرِ ... چند مطلب استفاده مىشود كه برنامه حكومت اسلامى و نظام آن را
مىتوان از مجموع آنها به دست آورد.
1- زعامت سياسى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در رأس امور كشور قرار داشت
و امور حكومتى را تنظيم و اداره مىفرمود، مانند جنگ، صلح و ارسال نماينده براى
جمع كردن زكات و خمس و تقسيم بيت المال و غنايم جنگى و امثال آن. بنا بر اين، رسول
خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم علاوه بر وظيفه نبوّت، اداره امور كشور را نيز
به عهده داشت؛ زيرا مراد از «امر» مورد شور در آيه كريمه
... وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ... همان «امرى» است كه در آيه
كريمه ... وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ ...
آمده است؛ يعنى «امر مردم» كه همان امور كشوردارى و نظم جامعه است و جمع بين دو
آيه كريمه اين نتيجه را مىدهد كه امور مردمى جامعه اسلامى بر اساس شور