(1) در بحث اثبات «ولايت امر» براى معصوم عليه السّلام[1] سخن درباره شناخت «ولى امر» به
ميان آمد. و اقوال مفسّرين را در ذيل آيه كريمه
أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ...[2] بيان كرديم[3] و در آنجا
گفتيم كه عنوان «أُولِي الْأَمْرِ» در آيه كريمه مخصوص امامان
معصوم عليهم السّلام است و شامل افرادى كه تنها از طريق انتخاب مردم و يا اعمال
قدرت و نفوذ، زمام امور را به دست بگيرند، نمىشود.
اكنون جاى اين سؤال باقى مىماند كه آيا عنوان مزبور- در زمان غيبت
كه نياز به رهبرى اسلامى يك امر قطعى و ضرورى است- شامل نايب الامام (فقيه جامع
الشرائط) مىشود يا نه؟ مخصوصا در صورت انتخاب مردم و گرفتن قدرت مردمى (حاكم
مبسوط اليد).
در پاسخ اين سؤال بايد گفت: عنوان
«أُولِي الْأَمْرِ» كه به معناى «دارندگان قدرت»
(زمامداران) است، از لحاظ لغت و واژه عربى شامل هر فردى خواهد شد كه عملا در رأس
حكومت يك كشور قرار گيرد، ولى سخن ما تنها در واژه لغوى نيست، بلكه بحث ما در اين
است كه آيا منظور در آيه و در اصطلاح شرع اسلامى نيز همين عنوان كلّى است كه شامل
هر فرد اين چنينى شود ممكن است درباره شمول آيه نسبت به فقيه اين توجيه به ذهن
بيايد كه: چون در لغت معنا و مفهوم «أُولِي الْأَمْرِ»[4] عبارت است از صاحبان
[4] -« اولو» در لغت به معناى« صاحبان» است و لفظ آن
جمع است كه از خود مفرد ندارد و مفرد آن« ذو» است به معناى« صاحب» و امّا« ولى»
جمع آن« اوليا» است.
در تفسير لغت« اولو» در اقرب
الموارد و المنجد در لغت( اول) چنين مىگويد:« اولو» جمع به معنى« ذو» لا واحد له
و قيل اسم جمع، واحده« ذو» به معنى« صاحب»، كالغنم واحده شاة و اعرابه بالواو رفعا
و بالياء نصبا و جرّا( اولات) به معنى صواحب واحدتها( ذات) فتقول جاءنى اولو العلم
و اولات الفضل.
امّا لفظ« امر» داراى معانى
متعدّدى از جمله« طلب» مانند« امره بشرب الماء» يعنى از او خواست كه آب بياشامد و
جمع آن« اوامر» مىآيد و از جمله به معناى« شىء» و« شأن» و« فعل» و« فعل عجيب»
استعمال مىشود و جمع آن در اين صورت« امور» خواهد بود و به نظر مىرسد كه مراد
از« أمر» در آيه كريمه« شأن» است البته به معناى شئون اجتماعى كه مصداق آن همان
صاحبان قدرت و زمامداران مردم خواهد بود.