ثانيا: منظور رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از جمله مزبور،
روايت حديث و سنّت واقعى است، نه ظاهرى و صورى و به دست آوردن سنّت واقعى آن حضرت
جز با تحقيق و بررسى كامل- از لحاظ روايات معارض و روايات تقيهاى و معارض با قرآن
و سپس طرح اخبار نادرست و غير ذلك از مقدّمات به دست آوردن سنّت واقعى- عملى
نخواهد شد و اين باز همان معناى فقاهت را مىدهد.
علاوه آنكه: تنها نقل حديث- بدون فهم و درك آن- موجب شايستگى خلافت
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نمىباشد.
ج- فقها
(1) احتمال سوم: عبارت است از آنكه منظور از «روات حديث و سنّت»
«فقهاى حديث و سنّت» بوده باشند، مخصوصا با در نظر گرفتن اين جمله در ذيل حديث:
«فيعلّمونها الناس من بعدى» كه مفهوم «عالم» را مىرساند.
نيز در حديث قطب راوندى به اين مضمون آمده است:
«عن النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قال: رحمة اللّه على
خلفائى، قالوا: و ما خلفاؤك؟ قال: الّذين يحيون سنّتى، و يعلّمونها عباد اللّه، و
من يحضره الموت و هو يطلب العلم ليحيى به الإسلام فبينه و بين الأنبياء درجة».[1] قطب راوندى در كتاب «لب اللباب» از
رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم حديثى به اين مضمون در رابطه با حديث مورد
بحث نقل مىكند كه:
«رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: رحمت خدا بر خلفاى
من. گفتند (اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم!) خلفاى شما چه كسانى
مىباشند؟ فرمود: آنان كه سنّت مرا زنده مىكنند و به بندگان خدا مىآموزند و كسى
كه مرگ او برسد، در حالتى كه طلب علمى مىكند كه اسلام را بدان
[1] - مستدرك الوسائل 17/ 300/ باب 8 من ابواب صفات
القاضى/ ح 48 ط مؤسسه آل البيت عليهم السّلام- قم.