اخبار است ولى در حقيقت انشاى حكم مىباشد،
مانند: «بعت؛ يعنى فروختم».
و يا مستقيما به صورت «امر» حكم را صادر نموده و قضاوت خود را بيان
كند؛ مانند اينكه به مدّعى- بعد از ثبوت حق- بگويد: «در اين خانه تصرف كن» يا
بگويد: «خانهات را از طرف بگير» يا به زنى كه ثابت شد شوهر ندارد، بگويد: «ازدواج
نما» و امثال آن.
(1) بررسى بيشتر علّامه در قواعد[1]
درباره الفاظ حكم چنين مىگويد:
صورت حكمى- كه نقض آن جايز نيست- چنين است كه حاكم بگويد: «قد حكمت
بكذا او قضيت، او نفذت الحكم بكذا، او امضيت، او الزمت، او ادفع اليه ماله، او
اخرج من حقّه، او يأمره بالبيع و غيره. و لو قال: ثبت عندي، او ثبت حقّك، او انت
قد قمت بالحجّة، او انّ دعواك ثابتة شرعا لم يكن ذلك حكما و يسوغ ابطاله».
همانگونه كه ملاحظه مىشود، مرحوم علّامه قدّس سرّه ميان «حكمت بكذا»
و تعبيرات ديگرى كه دنبال آن ذكر كرده است، با «ثبت عندي» يا «ثبت حقك» و الفاظ
ديگرى كه پشت سر آن بيان نموده، فرق گذارده؛ به اينكه: دسته اوّل، حكم است و نقض
آن جايز نيست، ولى دسته دوم، مجرد اخبار به ثبوت حق است و نقض آن جايز است. و نيز
شهيد در دروس[2] به همين
گونه ميان دو گروه از الفاظ ياد شده، فرق گذارده است.
ولى همانگونه كه متذكر شديم و صاحب جواهر قدّس سرّه نيز بدان اشاره
فرموده است لفظ خاصى براى اظهار حكم در شرع نرسيده و لذا با هر تعبيرى مىتوان حكم
را انشا كرد، بنابراين، مىتوان با لفظ «ثبت عندي» (نزد من ثابت است) و مانند آن
از تعبيراتى كه در دسته دوم ذكر شده است، قصد انشا نمود (نه اخبار) تا نقض آن جايز
نباشد. آرى، اگر منظور حاكم تنها اخبار از واقع باشد، نه انشاى حكم، عنوان حكم بر
آن صادق نيست و نقض آن جايز است، بنابراين، اخبار و انشا از امور قصدى است و الفاظ
حكايت از قصد متكلّم مىكند، تا چه قصد نمايد.