زيرا او منصوب از طرف خداست چنانچه
مىفرمايد: وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا
لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ...[1]
ولى با اين همه، اطاعت از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مستقلا واجب شده
است و آن تحت عنوان زعامت و رهبرى و اداره امور كشور تحقق مىيابد و شايد به همين
سبب است كه كلمه «أَطِيعُوا» تكرار
شده است؛ يعنى به سبب مغايرت در معناى دو اطاعت (اطاعت از خدا و اطاعت از رسول
خدا)؛ زيرا اوّلى اطاعت از حكم است و دوّمى اطاعت از حكومت و روى اين حساب مىتوان
گفت كه امر به اطاعت از خدا امرى ارشادى است، ولى امر به اطاعت از رسول خدا و اولى
الأمر مولوى است؛ چون مدلول آن در قسمت دوم جعل ولايت زعامت براى ايشان مىباشد كه
نياز به اعمال مولويت الهى دارد؛ زيرا «أُولِي الْأَمْرِ»
به هر معنايى كه باشد، تنها داراى يك جنبه است و آن جنبه حكومت و ولايت امر است،
براى اينكه وحى بر او نازل نمىشود. و شايد بدين سبب است كه كلمه «اطيعوا» نسبت به
او تكرار نشده است و اگر حكمى را بيان كند يا از طريق رسول اكرم صلّى اللّه عليه و
آله و سلّم و يا استفاده از قرآن كريم است، نه نزول وحى مستقيم و از اين روى، در
ذيل آيه، مرجع در خصومتها و تنازعها را خدا و رسول معين فرموده است: فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ
الرَّسُولِ؛ زيرا رجوع به «ولى امر» به كتاب و سنّت
بازمىگردد.
خلاصه آنكه: دلالت آيه كريمه بر ثبوت ولايت زعامت براى رسول اكرم
صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اولى الأمر هيچ گونه جاى ترديد نيست و امر به
اطاعت از اين دو امر مولوى است، هر چند امر به اطاعت از خدا ارشادى باشد.
گفتارى در شناخت اولو الأمر
(1) مناسب است در اينجا گفتارى درباره تعيين و شناخت «اولو الأمر»
داشته باشيم.
ولىّ امر در لغت
(2) مفهوم ولايت امر، مفهوم كلّى است و قابل انطباق بر هر كسى كه
زمام امور را به دست