فرمان اوست، خواه اين مقام و منصب از طريق
الهى به كسى داده شود و يا از راه انتخاب مردم و قراردادهاى اجتماعى.
(1) در آيه كريمه ... أَطِيعُوا اللَّهَ
وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ...،[1] ابتدا امر به اطاعت خدا شده است و
بديهى است كه منظور از آن، اطاعت از خدا در احكام و اوامرى است كه به وسيله رسول
اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به مردم ابلاغ مىشود و امّا اطاعت رسول اكرم
صلّى اللّه عليه و آله و سلّم داراى دو جنبه است:
يك: جنبه بيان احكام الهى كه به صورت اجمال و اشاره در قرآن كريم
آمده است و توضيح و تفصيل آن را رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از طريق
وحى براى مردم روشن ساخته و ابلاغ مىكند، چنانچه مىفرمايد:
«... وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ
إِلَيْهِمْ ....[2] و اطاعت
از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در اين زمينه مستقيما اطاعت از خداست و
حيث آن حضرت فقط حيث تبليغ و بيان احكام الهى است.
دوم: جنبه تصميمگيرى در امور اجتماعى كه مربوط به مقام ولايت زعامت
و حكومت آن حضرت است و نه جنبه تبليغ حكم الهى و اين همان مقام و منصبى است كه در
آيه كريمه ... وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ
عَلَى اللَّهِ ...[3]، بدان اشاره شده است كه در آن ديگران را در شور با رسول اكرم صلّى
اللّه عليه و آله و سلّم شركت داده است، ولى حق تصميمگيرى را به خود آن حضرت
واگذار نموده تا پس از شور، تصميم قطعى بگيرد و با توكّل بر خدا فرمان صادر كند. و
آيه كريمه شامل هر دو نوع از فرمانهاى رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
مىباشد (فرمان حكمى، فرمان حكومتى) و مدلول التزامى وجوب اطاعت در نوع دوم، ثبوت
منصب ولايت رهبرى و رياست كشور اسلامى است؛ زيرا جز ولى امر نمىتواند درباره امور
اجتماعى تصميم بگيرد و بدان فرمان صادر كند.
(2) بنابراين، اطاعت از رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در
فرمان حكومتى با اطاعت از خداى تعالى در احكام كاملا تفاوت دارد، اگر چه اطاعت از
او در هر حال به اطاعت از خدا بازمىگردد؛