پدر روحانى است ولايت نيست و اگر ميزان
ابوّت جسمانى يعنى در سلسله وجودى قرار گرفتن باشد هر چند پيغمبر صلّى اللّه عليه
و آله و سلّم و امام عليه السّلام نيز واسطه فيوض وجودى مىباشند، امّا از نظر
سنخيت وساطت پدر با وساطت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام عليه
السّلام در وجود انسان فرق مىكند، پس كداميك ملاك ولايتاند؟ به هر حال احتمال
اينكه ولايت پدر، تعبد محض باشد نيز وجود دارد و از اينها گذشته، ولايت پدر محدود
به زمان طفوليت (قبل از بلوغ) است و نه بعد از آن و بحث ما در ولايت امام عليه
السّلام و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم محدود به قبل از بلوغ نيست،
بنابراين مقايسه مزبور، از دليل روشنى برخوردار نيست.
دليل چهارم: اتفاق كل (اجماع)
(1) مرحوم شيخ انصارى رحمه اللّه مىفرمايد: «ولايت تصرف براى پيغمبر
صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امامان معصوم عليهم السّلام به طور مطلق مورد
اتفاق عموم علماست.[1] ولى
ناگفته نماند كه به دست آمدن (اجماع)- به اصطلاح فقهى- بر ولايت مطلقه جاى ترديد
است و مطلبى را كه مىتوان ادعا كرد، اتفاق نظر بر اصل ولايت است و شرط آن در ذيل
آيه شريفه النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ
گفته شد، بدين صورت كه مفاد آيه مزبور- و نيز ديگر آيات- اثبات ولايت، به معنا و
مفهوم سلطه مسئوليت و قيّوميّت الهى و سرپرستى است نه سلطه مالكانه و ما در اثبات
«ولايت تصرف» به بيش از اين نياز نداريم كه «ولى» از موضع مسئوليت برخورد كند و
امّا اثبات ولايت مطلقه به معناى (سلطه بىقيد و شرط) كه تنها به استناد خواسته
«ولى» نه به مصلحت مسلمين، اعمال شود نه تنها مفيد اثرى نيست چه آنكه معصومين هرگز
جز مصالح مسلمين چيزى در نظر ندارند، بلكه از عهده ادلّه ياد شده، اثبات ولايت
نامحدود و سلطه بىپايه، بيرون است.
آرى احاديث بسيارى رسيده است كه زمين و آنچه بر روى آن است ملك
پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امام عليه السّلام مىباشد،[2] ولى اين مالكيت نظير مالكيت خداى
جهان به معناى