اصالتا مخصوص خداست، و موهبتا به پيغمبر و
امام منتقل شده است؛ يعنى حكومت خدا بر مردم و سلطه بر تصرف در اموال و نفوس ايشان
ابتداء و اصالتا از شئون ذات الهى است و سپس خداى متعال اين دو منصب را به پيغمبر
و امام عطا نموده است و آنچه را كه گفتيم كاملا با كلمه «انّما» كه در مورد انحصار
به كار مىرود، تطبيق مىكند و هر دو منصب (سلطه زعامت، سلطه تصرف) تحت جامع واحدى
قابل تصور است و آن «سلطه بر مسلمين» است و امّا ولايتهاى ديگر از قبيل ولايت نصرت
(يارى)، ولايت حبّ (دوستى) مخصوص خدا و پيغمبر و امام نيست، بلكه عموم مسلمين،
دوست و كمك يكديگرند؛ چنانچه در قرآن كريم مىفرمايد:
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ ....[1] «مردان و زنان مؤمن دوست و ياور
يكديگرند».
(1) و رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: «مثل المؤمن
فى توادّهم و تراحمهم كمثل الجسد اذا اشتكى بعضه تداعى سائره بالسّهر و الحمّى».[2] «اهل ايمان در پيوند دوستى و عواطف
در ميان خودشان همانند پيكر واحدى هستند كه اگر عضوى به درد آيد، ساير اعضا با تب
و شبزندهدارى با او همراهى مىكنند».
و چون نكته مورد نظر در آيه مزبور اثبات «ولايت» به معناى «زعامت»
بلكه مطلق سلطه است، مىبايست كه توأم با استدلال روشنى باشد تا پذيرفته شود از
اين روى ذات اقدس الهى در آيه إِنَّما وَلِيُّكُمُ
... خود را به عنوان «الوهيت» كه اعظم صفات و اجلّ اسماء مىباشد ياد
نموده است و گويا فرموده است: بدليل «الوهيت» بر شما بندگان ولايت دارم، و بدين
سبب صاحب اختيار شما هستم و شما را در برابر من هيچ ارادهاى نيست.
سپس فرمود: «ولىّ» بر شما رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
(فرستاده خدا) مىباشد چون رسول و فرستاده خداست، از اين رو او «ولىّ» بر شما و
«مالك امر» شماست.
سپس اين مقام «ولايت» به بندگان مؤمن واگذار شده كه به راستى ايمان
آوردهاند، و