براى كل افراد ثابت است و لذا آزادترين
حكومتها حكومت «دموكراسى» است كه خود مردم رئيس كشور را انتخاب نمايند كه در حقيقت
به حكومت مردم بر مردم بازمىگردد؛ زيرا قدرت از طرف مردم به رهبر منتقل شده است.
اما در منطق اسلام حق حاكميّت- به دليل عقل و نقل- از آن خداست و سپس
براى كسى كه از طريق حاكميّت خدا بر مردم حكومت كند و خداوند حق حاكميّت را به
پيامبران و امامان معصوم- از آن جهت كه پاكترين و نيكوترين و داناترين افرادند-
داده است.
آيه مورد بحث يكى از ادله اين حاكميّت الهى است كه به رسول اكرم صلّى
اللّه عليه و آله و سلّم منتقل شده است و مفاد آن شامل كليه سلطههايى است كه
مؤمنين بر نفس خود دارند از جمله سلطه تعيين و انتخاب رهبر است. (البته در جايى كه
چنين حقّى براى آنها ثابت باشد). و ما در ولايت زعامت (ولايت امر) نيز به اين نكته
اشاره خواهيم نمود.
(1) «جز اين نيست كه ولى شما خدا و رسول اوست و آنان كه ايمان آوردند
و اقامه نماز نموده و زكات را در حال ركوع مىپردازند».
دانشمندان اكثرا اتفاق نظر دارند كه آيه فوق درباره امير المؤمنين
عليه السّلام نازل شده يعنى مراد و منظور از
الَّذِينَ آمَنُوا ... على عليه السّلام است كه در حال ركوع
صدقه داد و احاديثى[2] كه در
زمينه شأن نزول آيه مزبور رسيده به حدّ تواتر مىرسد.
به هر حال، ولايت در اين آيه يكجا و به معناى واحدى به خدا و رسول و
امام نسبت داده شده است كه خود تعيين كننده معنا و مفهوم آن است، سخن در تفسير آيه
بسيار گفته شده است و احسن القول در تفسير آن اين است كه بگوييم: مراد و منظور از
ولايت
[2] - ر. ك: الدر المنثور/ سيوطى 2/ 293- 294، حدود
چهارده حديث و تفسير البرهان 1/ 479- 485، بيست و سه حديث ذكر كرده است. فضائل
الخمسة 2/ 19- 25 و تفسير نمونه 4/ 421 به بعد.