responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تنبيه بدنى كودكان المؤلف : حسينى خواه، سيدجواد    الجزء : 1  صفحة : 214

ضربه بزنيد.» [1] در مورد اين روايت، چند مطلب مورد توجّه است؛ اوّل آن‌كه ممكن است مراد از واژه‌ى «غلام» در اين روايت، مملوك و بنده باشد و نه كودك؛ و اين مطلب به چند قرينه استفاده مى‌شود. 1. عبارت انتهايى روايت- «يا إسحاق! إن كنت تدرى حدّ ما أجرم، فأقم الحدّ فيه‌»- دلالت مى‌كند كه در بعضى از موارد، بر اين شخص حدّ جارى مى‌شود؛ و حال آن كه، بر كودك حدّى نيست. [2] 2. پس از آن‌كه امام (ع) به اسحاق مى‌فرمايد: دو ضربه به او بزن، اسحاق مى‌گويد: «هذا هو هلاكى‌»؛ يعنى: در اين صورت من هلاك مى‌شوم و بر او تسلّطى نخواهم داشت و حرف مرا گوش نخواهد كرد؛ و باعث هلاكت من مى‌شود. اين عبارت قرينه است بر اين‌كه مراد از شخص خطاكار در اين روايت، عبد است، چرا كه حرف گوش نكردن كودك سبب هلاك انسان نمى‌شود.

مطلب دوم اين است كه از اين روايت و بيان امام (ع) كه فرمودند: «واحداً»، فهميده مى‌شود اصل در تنبيه بدنى يك ضربه است، مگر آن‌كه شرايط خاصّ باشد؛ كه در اين روايت نيز اسحاق بيان كرده است. علاوه آن‌كه حضرت، زدن كودكان در بيش‌تر از تعداد وارد شده را، تعدّى و تجاوز از حدود خداوند مى‌دانند. بنابراين، زدن كودك به بيش از اين تعداد به هيچ عنوان جايز نيست.

مطلب سوم آن‌كه، از عبارت «يا إسحاق! إن كنت تدرى حدّ ما أجرم، فأقم الحدّ فيه‌»، دانسته مى‌شود كه حضرت به اسحاق مى‌فرمايد: ابتدا برو حدود الهى و موارد اجراى آن را ياد بگير و پس از آن اقدام به اجراى حدّ كن. به عبارت ديگر، حضرت‌


[1]. همان، ص 339، باب 30 از ابواب مقدّمات حدود، ح 2؛ «محمّد بن يعقوب عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمّد، عن عثمان بن عيسى، عن إسحاق بن عمّار قال: قلت لأبى عبدالله (ع): ربما ضربت الغلام فى بعض ما يجرم. قال: وكم تضربه؟ قلت: ربما ضربته مائة، فقال: مائة؟! مائة؟! فأعاد ذلك مرّتين؛ ثمّ قال: حدّ الزنا؟! اتّق الله، فقلت: جعلت فداك فكم ينبغى لى أن أضربه؟ فقال: واحداً، فقلت: والله لو علم أنّى لا أضربه إلا واحداً ما ترك لى شيئاً إلّا أفسده. قال: فاثنين، فقلت: هذا هو هلاكى، قال: فلم أزل أماكسه حتّى بلغ خمسة ثم غضب، فقال: يا إسحاق إن كنت تدرى حدّ ما أجرم فأقم الحدّ فيه، ولا تعد حدود الله».

[2]. سيد عبدالكريم موسوى اردبيلى، فقه الحدود و التعزيرات، ج 2، ص 489.

اسم الکتاب : تنبيه بدنى كودكان المؤلف : حسينى خواه، سيدجواد    الجزء : 1  صفحة : 214
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست