اسم الکتاب : تنبيه بدنى كودكان المؤلف : حسينى خواه، سيدجواد الجزء : 1 صفحة : 167
براى هر عملى، مجازات و تنبيه طبيعى وجود دارد كه متناسب با
آن است. [1] در فقه اماميّه نيز برخى به صورت مطلق و عام به ممنوعيّت آن حكم كردهاند؛ و
برخى ديگر، ممنوعيّت و عدم جواز را مخصوص كودكان غيرمميّز دانستهاند. در اين
گفتار اين دو مسأله را دنبال مىكنيم.
1. عدم جواز تنبيه كودكان به طور مطلق و عام
ممكن است كسى قائل به نفى تنبيه و يا عدم جواز آن در مورد
كودكان شود؛ به اين بيان كه ادّعا كند حكم به جواز تنبيه و تأديب با حديث زير كه
شيعه و سنّى از پيامبر اكرم (ص) با تعبيرات مختلف نقل كردهاند، مغاير است.
پيغامبر اسلام (ص) در اين حديث مىفرمايند:
«از سه طايفه و
گروه، قلم تكليف و مؤاخذه برداشته شده است: از كودك تا زمانى كه بالغ شود؛ و از
مجنون تا هنگامى كه عاقل گردد؛ و از كسى كه خواب است تا وقتى كه بيدار شود». [2] بر اساس اين روايت- كه مورد توافق فقهاست، و در بسيارى از ابواب فقه به آن
استناد نمودهاند، [3] و حتّى بعضى نسبت به آن ادّعاى تواتر دارند [4]-
پيامبر اكرم (ص) فرموده است: كودكان تا هنگامى كه بالغ شوند، هيچ تكليفى ندارند.
اين بدان
[1]. به نقل از:
منصور فرقانى، مبانى فقهى و حقوقى جرائم و تأديب كودك، ص 32؛ سيد محمّدباقر حجّتى،
شرايط و كارآيى تنبيه در تربيت كودك و نوجوان، صص 35 و 36.
[2]. محمّد بن
بابويه قمى (شيخ صدوق)، خصال، صص 94 و 175؛ ح 40 و 232؛ محمّد باقر مجلسى،
بحارالانوار، ج 76، ص 87؛
«إنّ القلم رفع عن ثلاثه: عن الصبى حتّى يحتلم، وعن المجنون حتّى يفيق، وعن النائم
حتّى يستيقظ».
[3]. به عنوان
نمونه: محمّد بن حسن طوسى، المبسوط، ج 3، ص 3؛ ابن ادريس حلّى، السرائر، ج 3، ص
444؛ حسن بن يوسف حلّى (علامه حلّى)، تذكرة الفقهاء، ج 2، ص 329؛ احمد بن محمّد
حلّى، المهذّب البارع، ج 4، ص 507؛ محمّد حسن نجفى، جواهرالكلام، ج 22، ص 265، و ج
29، ص 143؛ سيد محسن طباطبايى حكيم، مستمسك عروة الوثقى، ج 4، ص 42؛ مرتضى انصارى،
مكاسب، ص 114؛ محمّدعلى توحيدى، مصباح الفقاهة، تقريرات درس فقه سيد ابوالقاسم
خويى، ج 3، ص 240.