شايد رسم تميمه بستن كودكان مانند تعويذ و چيزهاى بسيار ديگر از اين
قبيل، از عرب بساير ملل و اقوام اسلامى رسيده و سرايت كرده باشد.
چه اين عادت كه منشأ و مايهاش عقايد جاهلى است در اعراب چندان شايع
و مستمرّ بوده كه ولادت و كودكى را با تميمه بستن ملازمه ميدادند- و در زبان رايج
و ادبى عرب تميمه بستن كنايه از كودكى و ولادت، و محلّ تميمه بستن كنايه از محلّ
تولّد و موطن اصلى است و كلمه متمّ بمعنى محلّ بريدن ناف يعنى مولد، و فعل اتمّ
بمعنى نزديك شدن وقت زاييدن ظاهرا از همين معانى كنائى آمده است.- رفاع بن قيس
اسدى گويد:
بلاد بها نيطت عليّ تمائمى
و اوّل ارض مسّس جلدى ترابها
فرزدق شاعر معروف عهد اموى گويد:
[1] - فعل تمّم از باب تفعيل بمعنى
تميمه بستن مولود آمده است.- در لسان العرب (يتمّ) بصيغه باب افعال نوشته و مقصود
شاعر را گفته است «اى عاذه الذى تقلده قبل».
[2] - نوطى: فعل امر حاضر مؤنث است
از ناط ينوط بوزن قال يقول كه فعل مخصوص اين مورد است يعنى بستن و آويختن گلو بند
و تميمه بگردن.
اسم الکتاب : كنوز المعزمين المؤلف : ابن سينا الجزء : 0 صفحة : 84