اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 347
و در ميان اقسام امورى ديگر است كه يا شرّ مطلق يا شرّ غالبند.
خواجه طوسى معتقد است كه از عبارت بالا، اقسام سهگانه باقىمانده
استفاده مىشود؛ [1] ولى ظاهر عبارت تنها بر شرّ محض و شرّ
غالب دلالت دارد و استفاده خير و شرّ مساوى از آن، ممكن نيست. مگر اينكه شرّ على
الاطلاق را كه در برابر شرّ غالب قرار گرفته، به گونهاى تعميم دهيم كه هم شامل
شرّ محض بشود و هم شامل شرّى كه با خير مساوى است. از اينرو، مىتوان به اين قسم،
شرّ على الاطلاق گفت، كه خير مترتّب بر آن، به دليل مساوى بودن با شر، نمودى
نمىتواند داشته باشد.
استدلال شيخ الرئيس بر وجود قسم اوّل
خداوند متعال جواد محض است. جواد كسى است كه آنچه سزاوار است، بدون
انتظار هيچگونه عوض و پاداشى افاده و افاضه كند.
[2] موجودى كه خير محض است و هيچگونه شرّى بر وجود آن مترتّب نيست، از
هر چيزى به موجود شدن سزاوارتر است. بنابراين، صدور چنين موجودى از خداوند كه خير
محض و جواد حقيقى است، يقينى است. براى همين است كه شيخ الرئيس در مقام استدلال بر
لزوم صدور اين قسم مىگويد:
و إذا كان الجواد المحض مبدأ لفيضان الوجود الخيرىّ الصواب كان وجود
القسم الأوّل واجبا فيضانه، مثل وجود الجواهر العقليّة و ما يشبهها؛
هرگاه جواد محض، مبدأ فيضان وجود خير و نيكو باشد، وجود قسم اوّل
واجب است؛ مانند جواهر عقلى و مانند آنها.
مراد وى از مانند جواهر عقلى، نفوسى است كه مكتفى به ذات خود و ذات فاعل