responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد    الجزء : 1  صفحة : 173

ما لَكُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً وَ قَدْ خَلَقَكُمْ أَطْواراً؛ [1]

چرا براى خداوند عظمت قائل نيستند. او شما را در اطوار و مراحل مختلف آفريد.

آرى، انسان موجودى است كه در همه اطوار عالم هستى مى‌گنجد.

6. بابا افضل كاشانى‌

فيض كاشانى در كتاب عين اليقين از قول وى چنين آورده است:

الإدراك لا بدّ فيه من نيل المدرك لذات المدرك، و ذلك إمّا بخروجه من ذاته إلى أن يصل إليه، أو بإدخاله ايّاه في ذاته و خروج الشي‌ء من ذاته محال، و كذا دخول الشي‌ء في ذات الآخر إلّا أن يتّحد معه، و يتصوّر بصورته؛ [2]

در ادراك، چاره‌اى نيست كه مدرك به ذات مدرك، دست يابد، يا به اين صورت كه از ذات خود خارج شود تا به او برسد يا به اين صورت كه ذات او را در ذات خود داخل كند.

هم خروج شى‌ء از ذات خود محال است و هم دخول شى‌ء در ذات ديگر، مگر اين‌كه با او متّحد شود و به صورت او درآيد.

مگر ممكن است كه نفس به سبب ادراك چيزى، ظرف آن چيز شود، يا ذات خود را رها كند و از خويشتن خويش خارج گردد تا به او برسد؟ بنابراين، راهى جز اتحاد عاقل و معقول، يا فراتر از آن، راهى جز اتحاد مدرك و مدرك نيست.

نفس آدمى پيش از به دست آوردن علم، داراى قوّه ادراك، بلكه خود قوّه ادراك است و همين‌كه قوّه ادراك به فعليّت رسيد، اين نفس است كه به فعليّت مى‌رسد؛ بلكه خود نفس است كه فعليّت مى‌شود. قوّه ادراك، همان جهل و فعليّت ادراك، همان علم است. نه آن قوّه چيزى جداى از نفس است و نه اين فعليّت. اينها همه از مراتب و از


[1] . نوح (71) آيه 14.

[2] . اتحاد عاقل به معقول، ص 301.

اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد    الجزء : 1  صفحة : 173
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست