اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 174
اطوار خود نفسند و هرگز چنين نيست كه چيزى به نام صورت علمى در كنار
نفس و مجاور او قرار گرفته باشد؛ تا گفته شود كه پيش از علم، جاى او در نزد نفس
خالى بوده و اكنون جايش پر شده باشد.
اگر نفس با به دست آوردن علم، خود علم نشود، چه شرافتى در ذات او
حاصل شده است؟ اگر همان است كه پيشتر بوده، كدام قوّه به فعليّت رسيده است؟
آيا اگر اتحاد عاقل و معقول را نپذيريم، نبايد معتقد شويم كه نفس آدم
بالغ، همان نفس كودك نابالغ است كه آنروز و امروزش يكسان است و همواره گرفتار
فقدان است؟
اگر اتحاد نباشد، علم و ديگر فضايل نفسانى، همچون اموال، فرزندان،
همسران، پدران، مادران، نياكان، نزديكان و دوستان، همه خارج از وجود اويند و
هيچگونه اشتداد و استكمالى براى ذات نفس فراهم نشده و همچون ديگر تعلّقات دنيوى
آنها را به وقت مردن رها مىكند و پىكارش مىرود.
آرى، نفس در پى غايات و كمالات است و به هر غايتى مىرسد، از سنخ همان
غايات مىشود و به هر كمالى مىرسد، با آن كمال، يگانگى پيدا مىكند و براى همين
است كه با آنها مىميرد و با همانها محشور مىشود و اگر فاقد آنهاست، از لاغرى و
فقدان، در رنج است.
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 174