اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 130
حال اگر كسى از اين محذورها، غفلت كند و هر سه محذورى [1] كه در كلام شيخ الرئيس ياد شده،
ناديده بگيرد، ناگزير است كه اتحاد ماهوى معقولها را بپذيرد كه اين، محال است.
اما اگر به جاى اتحاد ماهوى، اتحاد وجودى بگذارد، نه تنها محال نيست،
بلكه ضرورت هم دارد.
اعترافهايى از شيخ الرئيس
جالب اين است كه خود شيخ الرئيس در جاهاى مختلف سخنانى گفته است كه
يا مستلزم قول به اتحاد عاقل و معقول است يا صراحت دارد.
او درباره نفس و ارتقاى آن، معتقد است كه تمام هيئت هستى را استيفا
مىكند و به جايى مىرسد كه خود عالمى عقلى و موازى عالم عينى مىشود. [2] آرى،
هر آن كو ز دانش برد توشهاى
جهانى است بنشسته در گوشهاى
او تصريح كرده است كه عقل، عاقل و معقول، يكى يا قريب به يكى است. [3]
او هنگامىكه كمال گوهر عاقل را به تمثّل تمام هستى در نزد آن، معرّفى
مىكند، با عبارت «تمثّلا لا يمايز الذّات» [4] عقيده خود را بر اتحاد عاقل و معقول، اظهار داشته است.
اين عبارت، دلالت دارد بر اينكه صورتهايى كه در نزد نفس متمثّل
مىشوند، هيچگونه تمايزى از ذات نفس ندارند.
[1] . محذورهاى سهگانه از اين قرار است: الف) نفس پس از تعقّل
«الف» با تعقّل «ب» هيچ تغييرى پيدا نكند؛ ب) نفس با تعقّل «ب» پس از تعقّل «الف»،
تغيير حال پيدا كند؛ ج) تغيير در ذات نفس پديد آيد.
[2] . در الهيات شفا مىگويد: «فتنقلب عالما معقولا موازيا للعالم
الموجود كلّه» (مقاله 9، فصل 7، چاپ مصر، ص 426.)
[3] . و نيز مىگويد: «إذا العقل و العاقل و المعقول واحد أو قريب
من الواحد»، همان.
[4] . اشارات، نمط هشتم، فصل 9 (شرحى الاشارات، ج 2، ص 91).
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 130