اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 127
و- ناگزير- همان اشكالى كه پيشتر بيان شد، لازم مىآيد. [1]
شرح و تفسير
از آنجا كه لازمه اتحاد گوهر عاقل با معقول خود، اتحاد معقولها با
يكديگر است، در اين فصل به بررسى محذور اتحاد آنها با يكديگر پرداخته و براى
همين است كه نام اين فصل را «زيادة تنبيه» قرار داده است.
علت اينكه از اتحاد عاقل با معقول خود، اتحاد معقولها با يكديگر
لازم مىآيد، اين است: همانگونه كه در قياس مساوات گفته مىشود: مساوى مساوى،
مساوى است، در اينجا نيز گفته مىشود: متّحد متّحد، متّحد است.
هرگاه اتحاد معقولها با يكديگر، مستلزم محذور باشد، اتحاد عاقل با
معقول خود نيز مستلزم محذور است.
از آنجا كه از نظر شيخ الرئيس بطلان اتحاد عاقل و معقول و اتحاد
معقولها و اتحاد نفس با عقل فعال بديهى يا قريب به بديهى است، نام فصلهاى مربوط
به بيان اين سه مسئله را در فصل هفتم، هشتم و نهم، تنبيه قرار داده است و صد البته
كه اگر منظور، اتحاد ما هوى اين امور باشد، بطلان آن بديهى است و اما اگر منظور،
اتحاد وجودى آنها باشد، نه تنها بطلان آن، بديهى نيست، بلكه ممكن است كسى مدّعى
شود كه عدم بطلان آن، بديهى است.
اكنون به بيان محذور اتحاد معقولها با يكديگر- كه لازمه اتحاد عاقل
و معقول است- مىپردازيم.
فرض اين است كه نفس با تعقّل «الف»، «الف» مىشود. طبعا بايد با
تعقّل «ب» نيز «ب» شود.
[1] . با رجوع به فصل پيش، اشكال هر دو صورت، روشن مىشود.
اسم الکتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات المؤلف : بهشتى، احمد الجزء : 1 صفحة : 127