اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 912
نامههايش از خانهاى به خانه ديگر و يا از شهرى نزديك به شهر نزديك
ديگر، استفاده مىكرد.
در پايان اين ماجرا هم مىبينيم كه حامل نامه به خاطر عدم رعايت اصول
پنهانكارى باعتاب شديد مواجه مىگردد.
خادم امام به نقل از آن حضرت مىگويد: اگر شنيدى كسى به ما دشنام
مىگويد به راهى كه به تو فرمودهام برو، مبادا در صدد جوابگويى بر آيى و يا
بخواهى بدانى كه آن شخص كيست؟ چون من در شهر و ديارى بد زندگى مىكنم. پس راه خود
گير كه اخبار و احوال تو به ما مىرسد، اين نكته را بدان. [1]
ب شيوه سخن گفتن با اشاره و رمز در محافل شيعه امرى بس شايع بوده است.
اين امر از بسيارى از ماجراهايى كه نقل شده، كاملًا محسوس است. در ماجراى زير به
اين شيوه بر مىخوريم و همچنين ميزان عمق هشدار امام از مخالفت با تقيّه را در
مىيابيم. اجازه دهيد با هم به اين ماجرا گوش فرا دهيم:
محمّد بن عبد العزيز بلخى گويد: روزى در خيابان گوسفندان بودم كه
ناگهان امام عسكرى را ديدم كه به قصد دار العامه. از خانهاش بيرون آمده بود. با
خود گفتم: اگر فرياد بر آرم كه اى مردم اين حجّت خدا بر شماست، او را بشناسيد، آيا
مرا خواهند كشت؟ چون به من نزديك شد، انگشتان سبابهاش را بر دهانش گذارد به اين
معنى كه ساكت باش و همان شب آن حضرت را ديدم كه مىفرمود: يا پنهانكارى است يا
كشته شدن پس از خدا بر خويشتن بترس. [2]
ج باز در باره به كارگيرى شيوه سخن گفتن با اشاره به ماجراى على بن
محمّد بن حسن بر مىخوريم. وى گويد: جماعتى از اصحاب ما از اهواز آمده بودند و من
نيز با ايشان بودم. سلطان به سوى صاحب بصره (كه در بصره