responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 382

چون از حج بازگشتيم به سوى ما بيا تا درباره تو نكويى كنيم. روزها گذشت و پير زن به تنگدستى مبتلا شد پس به سوى مدينه منوره حركت كرد. امام حسن همين كه چشمش به پير زن افتاد، او را شناخت و پرسيد: آيا مرا مى‌شناسى؟ پير زن گفت: نه. امام فرمود: من در چنين و چنان روزى ميهمان تو بودم آنگاه دستور داد هزار گوسفند و هزار دينار به وى ببخشند سپس پير زن را نزد امام حسين فرستاد و آن‌حضرت نيز همان تعداد گوسفند و دينار به وى بخشيد و آنگاه او را نزد عبداللَّه بن جعفر فرستاد و عبداللَّه نيز همان تعداد گوسفند و همان مقدار دينار به پير زن بخشيد.

5- دو مرد با يكديگر به شدّت نزاع مى‌كردند. يكى اموى بود و ديگرى هاشمى و نزاع آنان بر سر اين بود كه قوم كداميك بخشنده‌تر هستند؟

يكى از آن دو گفت: تو به سوى ده نفر از كسانت برو و من نيز به سوى ده نفر از كسانم مى‌روم و از آنان مى‌خواهيم كه به ما چيزى ببخشند. آنگاه مى‌بينيم كه كدام يك بخشنده‌ترند. سپس چون اين آزمون به پايان رسيد، اموال را به صاحبانشان باز پس مى‌دهيم. البته آنان با خود شرط كرده بودند كه كسى را از جريان اين آزمون آگاه نسازند.

مرد اموى به سوى ده تن از كسانش رفت و از هر كدام از آنان هزار درهم گرفت. مرد هاشمى هم به سوى امام حسن‌بن على عليه السلام رفت. آن‌حضرت دستور داد يكصد و پنجاه هزار درهم به وى ببخشند. آنگاه آن مرد به نزد امام حسين رفت. آن‌حضرت از وى پرسيد:

آيا پيش از من نزد كسى ديگرى هم رفته‌اى؟ وى پاسخ داد: نخست نزد امام حسن رفتم.

فرمود: من نمى‌توانم افزون بر آنچه سرورم داده است، بپردازم. آنگاه به وى يكصد و پنجاه هزار درهم بخشيد.

مرد اموى با ده هزار درهم بازگشت و مرد هاشمى با سيصد هزار درهم آمد.

با اين تفاوت كه اموى اين مبلغ را از ده نفر جمع آورى كرده بود و هاشمى تنها از

اسم الکتاب : هدايتگران راه نور المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 382
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست