اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 19
ضرورت نهفته در اين پىگيرى، از انديشههاى التقاطى و درهم آميختهاى
نشأت مىگيرد كه در روزگاران امامان اهل بيت عليهم السلام منتشر بوده و در روزگار
ما خطرساز گشته است و ما بايد با تسلّط در برابر اين انديشهها بايستيم و با
درخشندهترين و نيرومندترين دلايل، خط بطلان بر آنها كشيم.
بسيارى موارد از امامان عليهم السلام درباره انديشههاى الحادى پرسش
مىكردند كه در روزگاران آنها انتشار داشته است و امامان عليهم السلام نيز در
رويارويى با اين انديشهها در وجود ضرورتِ در اختيار داشتن معيارى سليم تأكيد
مىورزيدند. اين معيار عبارت از آن است كه بدانيم سنگرهاى علم، درهاى رحمت و پرتوى
ولايت در كجا نهفته است. امام صادق عليه السلام مىفرمايد: «پيامبر اكرم صلى الله
عليه و آله در ميان مردم پيغام را رسانيد و رسانيد و رسانيد و ما اهل بيت سنگرهاى
علم، درهاى حكمت و پرتو ولايت هستيم.» [1]
پس پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و امامان اهل بيت عليهم السلام،
سنگرهاى علم، درهاى حكمت و پرتوى ولايتاند و در نتيجه، ايشان همان معيارى سليمى
شمرده مىشوند كه مؤمن بايد بدان رجوع كند. پس يك مؤمن بايد نخست از معيارها و
سنجههاى سليم استنباط شده از حجّت الهى برخوردار گردد و آن پس زيانى ندارد كه
انديشه خود را به روى فرهنگهاى ديگر بگشايد تا پس از كاويدن آنها لايههاى تباه و
الحادى اين انديشهها را پس زند و بدون مجهّز شدن به اين سنجهها (معيارها) او
نبايد به سراغ فرهنگهاى ديگر رود، زيرا اين خود موجب خواهد شد كه بر شك، تباهى و
انحراف او افزوده گردد.
شناخت خدا، والاترين دانشها
دليل ديگرى كه اقتضا دارد انسان مسلمان به پژوهش عرفان بپردازد، اين
است