اسم الکتاب : اصول حكمت اسلامى و ديدگاه هاى فلسفه بشرى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 20
كه والاترين دانشها، دانش خداشناسى است، زيرا خداوند عزّ وجلّ،
خاستگاه وجود و منشأ خير است و هموست كه هر چيزى را آفريده و مقدّر كرده است و
اوست آغازگر آفرينش و بازگردان آن و او آفرينشگرى است روزى رسان، اسماء حُسنى در
جهان تكوين، تشريع، فرهنگ و انديشه از آنِ اوست، پس خداوند سبحان، محور است و
ايمان بدو پيش از ايمان است.
امام على عليه السلام در نخستين خطبه نهج البلاغه مىفرمايد: «حمد و
سپاس خداوندى را سزاست كه همه گويندگان از مدح و ثناى او عاجزند، شمارندگان و
حسابگران از شمارش نعمتها و بخشهاى او درمانده و كوشش كنندگان نمىتوانند حق نعمت
او را ادا كنند، خداوندى كه حقيقت او را صاحبان همت بلند درك نمىكنند زيركيها و
هوشهاى ژرف بين به او دست نيابند، خداوندى كه صفتش را نهايتى نيست و نَه خود او را
صفتى است موجود و ثابت، او را وقت و زمانى نيست كه معيّن شده باشد و نَه او را
مدّت درازى است، خلايق را به قدرت و توانايى خود بيافريد، بادها را به سبب رحمت و
مهربانيش پراكنده كرد، حركت و جنبش زمين را به سنگهاى بزرگ، كوهها ميخ كوب و
استوار گردانيد.» امام عليه السلام سپس مىفرمايد:
«اساسِ دين، شناختن او است.»
پس علم دين از ايمان به خداوند سبحان آغاز مىشود كه خاستگاه اين
وجود است و نخستين پلّه دين، شناخت خاستگاه اين وجود است و كمال شناخت اقرار و
تصديق بدوست و كمال تصديق بدو يگانه دانستن اوست و كمال يگانه دانستن او خالق كردن
عمل است براى او و كمال اخلاص براى او نفى صفتها از اوست، پس آن گونه كه سرور
پرهيزكاران على بن ابىطالب عليه السلام تأكيد مىفرمايد: