اسم الکتاب : احكام معاملات المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 611
اشاره، يا نامى كه زوجه را معين مىكند است، بنابراين مىگويد «أنتِ
طالق» «تو طلاق داده شدهاى» يا «هذهطالق» «اين طلاق داده شد» وبه او اشاره
مىكند يا مىگويد «فلانة طالق» «فلانى طلاق داده شده» ونامش را ببرد، يا هر لفظ
ديگرى كه مطلقه را معين ومشخّص كند.
اما عبارتهاى خبرى مثل اين گفته «أنتِ مطلقة» «تو مطلقه هستى» يا
«طلقتُ زوجتى» «همسرم را طلاق دادم»، يا كنايههايى مثل «برو نزدخانوادهات» يا
«من رابطه اى با تو ندارم» وشبيه به اين، صحيح نبوده وطلاق با آن واقع نمىشود.
دوم: مشهور فقهاى متأخر آن است كه گفتن عبارت طلاق، براى كسيكه
توانايى آنرا دارد، بايد به زبان عربى باشد، حال آنكه از دلايل شرعى چنينحكمى مگر
درباره عرب زبانان برنمىآيد، هر چند بنابر احتياط واجب مىبايست به دليل اهتمام
زياد شريعت به امر خانواده، به قول مشهور علما عمل نمود.
سوم: شرط ديگر تلفظ عبارت طلاق براى كسى است كه قادر به بيان آن
مىباشد، طلاق دادن با اشاره ويا نوشتار كفايت نمىكند، اين رأى مشهور بين فقها
است وموافق احتياط وجوبى است، هرچند در اينجا روايتى در جواز طلاق دادن به وسيله
نوشتن همراه با قصد وبا حضور شهود وفراهم آمدن ساير شرايط، نسبت به شخصى كه از
همسرش غائب است وجود دارد.
اما طلاق دادن كسى كه از سخن گفتن ناتوان است «مانند فرد لال»
بانوشتن يا اشاره اشكالى ندارد.
چهارم: عدم تعليق طلاق به شرطى، مثل اين گفته كه: «اگر فرزندم از سفر
بازگردد تو طلاق داده مىشوى» يا «اگر از خانه بدون اجازه من خارج شوى طلاقداده
مىشوى» كه طلاق در اينجا چون معلَّق به شرط مى باشد، باطل است.
پنجم: شهادت دو نفر بر طلاق، كه در شهادت طلاق امور ذيل شرط است:
الف: دو نفر شاهد طلاق را بشنوند يا ببينند «اگر كه طلاق با اشاره
ويا به صورت نوشتارى باشد» وتفاوتى ندارد كه شنيدن با درخواست مطلِّق باشد يا بدون
درخواست وى.
ب: دو نفر شاهد، بايد عادل باشند.
اسم الکتاب : احكام معاملات المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 611