2- دادن زكات به فقير مؤمن، هر چند فاسق و مرتكب گناهان كبيره باشد
جايز است، به شرطى كه مال زكات را در معصيت مصرف نكند، اگرچه احوط اين است كه
بهاينان داده نشود ودر برخىاز روايات از دادن زكاتبهشرابخوار منعشدهاست. عمل
به اين روايات احوط است مخصوصاً درباره كسى كه متجاهر به فسق باشد.
سوم- واجب النفقه زكات دهنده نباشد
واجب است كسى كه زكات مىگيرد، واجب النفقه زكات دهنده نباشد و لذا:
1- جايز نيست زكات اموال خود را به پدر و مادرش هر چند بالا روند
(يعنى پدربزرگها
و مادربزرگها) و به فرزندان پسر و دخترش هر چند پائين روند (يعنى
نوهها و ...) و به همسر واجب النفقهاش بدهد. البتّه از سهم فقرا جايز نيست امّا
اگر از سهمهاى ديگر مانند بدهكاران، المؤلّفة قلوبهم يا سبيل اللَّه بدهد در
صورتيكه اينعنوانها بر آنان انطباق داشته باشد، اشكال ندارد. البتّه به ابن
السبيل هم تنها مصرف بازگشت او به شهرش را مىتواند بدهد نه نفقهواجبش را.
2- اگر سرپرست خانواده تنها به صورت خيلى محدود و سختگيرانه مىتواند
مخارج خانوادهاش را پرداخت كند و در آن حدّ كهبراى آنان گشايش و آسايش حاصل شود
نداشته باشد، ظاهر اين است كه مىتوان به آنان زكات داد در آن حد كه سطح زندگى
آنهامتناسب با وضعيّت اجتماعىشان بالا برود زيرا كسانى كه سرپرست آنها به خاطر
دست تنگى، نمىتواند آنان رابه سطح ساير مردم برساند، در عرف فقير گفته مىشوند.
پس گرفتن زكات براى آنان جايز است چه زكات از كسى باشد كه مخارجآنها به عهده اوست
يا از ديگران.
3- اگر شخص فقير، پدر بىنياز داشته باشد كه از دادن مصرف و خرجى او
هم امتناع نمىورزد، دادن زكات به او جايز نيست.
4- به زنى كه شوهر ثروتمندش، خرج او را مىدهد، نمىتوان زكات داد
بلكه حتّى اگر شوهرش خرجى او را ندهد ولى مجبوركردن او به دادن خرجى امكان داشته
باشد، باز هم دادن زكات به اين زن جايز نيست.
5- جايز است به زن متعهاى خود اگر فقير باشد زكات بدهد زيرا نفقه او
بر شوهر واجب نيست امّا اگر به جهت شرط كردن درضمن عقد، نفقه او بر شوهر واجب
باشد، دادن زكات به او جايز نيست.
6- زن مىتواند زكات اموالش را به شوهرش بدهد اگرچه شوهر، بخشى از آن
زكات را براى خود اين زن، چون واجب النفقهاوست، مصرف كند.