27 وجب مكعّب و در بيشترين اندازه خود در حدود 43 وجب مكعّب گفته شده
است واينبدان معنى است كه كمترين اندازه هم كفايت مىكند امّا اندازه بيشتر حتماً
بهتر است و چونوجبها متفاوت است، معيار وجب متوسط و معمولى مىباشد.
به نظر مىرسد كه اصل كُرّ به صورت شكل اسطوانهاى مانند شكل چاه
بوده وتحديدهاىشرعى هم براساس همين شكل اسطوانهاى وارد شده است. بنابراين اگر
بخواهى اندازه كُرّ را دريك ظرف دايرهاى شكل (مانند گودالى در زمين يا بشكه يا
حوض دايرهاى شكل و مانندآن)، مشخّص كنى، راهش اين است كه قطر و عمق آن را
اندازهگيرى نمائى، اگر هر كدام بيشتر از سه وجب و نيمبود، كفايت مىكند. امّا
اگر شكل ظرف اسطوانهاى نباشد مثل حوض مربّع، دراين صورت اگرهر يك از طول و عرض و
عمق سه وجب باشد، كفايت مىكند و اگر نيم وجب ديگر هم در هردو اندازه بالا
(اسطوانهاى و مربّع) اضافه نمائى، موافقتر با احتياط و نزديكتر بهطهارت است ولى
واجب نيست.
اين مسأله فروعى دارد كه بيان مىشود:
1- آب كُرّ نجس نمىشود مگر اينكه عين نجاست به آن برسد و رنگ يا مزه
و يا بوى آن راتغيير دهد چنانكه در آب جارى تفصيل آن گذشت.
2- اگر عين نجاست، مقدارى از كُرّ را نجس گرداند و رنگ يا بو و يا
مزّه آن را تغيير دهد، مقدار باقى مانده كه كمتر از كُرّ است نيز نجس مىشود ولى
طبق آنچه از اطلاق روايت صحيحهشهاب بن عبدربّه [1]
فهميده مىشود احتمال قوى پاك بودن مقدار باقيمانده است مگر اينكه همهآب تغيير
كند و رنگ يا بو و يا مزه آن عوض شود، چون دراين روايت امام صادقعليه السلام
فرمودهاست كه مىتوان از آن مقدار ديگر باقيمانده كه تغيير نكرده، وضو گرفت.
3- اگر يك قسمت از آب كُرّ، يخ بزند وبه قسمت ديگر آن كه كمتر از
كُرّ است نجاستبرسد، آن قسمت ونيز آنچه از قسمت يخ زده ذوب مىشود، نجس مىباشد
مگر اينكه آنقسمت يخ زده به حدّى زياد باشد كه يخ منبع و سرچشمه آن تلقّى شود
مانند يخهاى كوهها وحوضها و آبگيرها وتالابهاى بزرگ.
4- اگر يقين داشته باشيم كه آبى به اندازه كُرّ است، سپس شك كنيم كه
آيا از حدّ كُرّ كم شدهاست يا به همان حالت خود باقى مانده است، حكم به حالت اوّل
آن يعنى كُرّ بودن مىشود، امّا اگر بدانيم كه آبى قليل است سپس شك كنيم كه آيا به
اندازه كُرّ رسيده است يا نه، حكم بهقليل بودن آن مىشود تا اينكه يقين پيدا كنيم
كه به اندازه كُرّ رسيده است.
[1] وسائل الشيعه، ج 1، باب 9، ابواب الماء المطلق، ص 119، حديث
11.