responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 389

بنابر اين معلوم مى‌شود كسى كه شاكرتر است، همان كسى است كه خدا او را پيغمبر قرار مى‌دهد. حال، چرا؟

چون انسان شاكر سه ويژگى دارد:

1- خودش را صاحب نعمت نمى‌داند؛

2- خدا را صاحب نعمت مى‌داند؛

3- نعمت را نعمت مى‌داند.

به خدا پناه مى‌برم! گاهى ما همين نعمت را نقمت مى‌دانيم. غالباً ديده‌ايد سر سفره‌هاى ما، پسرها يا پدرهايشان- هركسى باشد- سر سفره نشسته، غذا كه حاضر مى‌شود، مى‌گويند: «غذا گرم است، يا غذا سرد است، يا بى نمك است، يا پرنمك است، يا فلفل دارد، يا اين غذا را دوست ندارم و ..!»؛ كدام سفره را سراغ داريم كه اين نق زدن‌ها سرش نباشد؟! معمولًا انسان ها اين گونه هستند. هيچ وقت گفتيم: «خدايا اين همه بشر در دنيا گرسنه هستند و چشمشان به راه است كه نانى به آن‌ها برسد؟! ما تو را شكر مى‌كنيم كه اين نعمت‌ها را به ما ارزانى داشتى».

آردى مركّب از هسته‌ى خرما و خاك ارّه!

از عراق (در زمان حكومت ستمگر صدام)، تكّه نانى آورده بودند. سياه بود؛ هر چه كردم نتوانستم آن را با دستم بشكنم! در دهانم هر چه نگه داشتم، نرم نشد! يك مقدار هسته‌ى خرما را مى‌كوبند و با مقدارى خاك ارّه مخلوط مى‌كنند و با آن نان درست مى‌كنند و به مردم مى‌دهند بخورند! گفتم:

«چطور اين‌ها را مى‌خوريد؟!»

مگر در اين دنيا از اين نمونه‌ها نيست؟ همه جاى دنيا، مشكلات هست.

حال چطور منْ مرتّب به نانى كه در دست دارم ايراد بگيرم و به دنبال يك نان بهترى باشم؟

اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 389
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست