اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 388
/ ب
وجه اينكه خدا مؤمن را سَر مىدواند!
يكى از علّتهايى كه هيچ گاه، «علّت تامّه»- به آن صورتى كه در ذهن
ماست- وجود ندارد، همين است كه انسان هميشه به فكر «او» باشد. در روايت داريم رزق
مؤمن را خداوند- سبحانه وتعالى- از يك جاى مرتّبى قرار نمىدهد تا او مرتّباً به
خدا تضرّع، و آه وناله كند و از خدا بخواهد، قلبش دائماً بين خوف و رجا باشد، اين
خود يك نعمت بزرگ براى انسان است. امّا انسانى كه مىداند سرماه- بالاخره- حقوقش
مىرسد، ديگر اعتماد به همان حقوق سرماه مىكند و غفلت مىكند اگر خدا نخواهد،
لقمهاى كه در دست دارد را نمىتواند در دهانش بگذارد.
شكرگزارترينها پيغمبر مىشوند!
شايد بزرگترين نعمت الهى، شكرباشد. از بعضى از آيات استفاده مىشود كه
سبب انتخاب و اختيار انبياء هم همين شكر بوده است. اساسىترين محور حكمت، شكر است.
و اين چنين بعضى از آنها را با بعض ديگر آزموديم تا بگويند:
«آيا اينها هستند كه خداوند از ميان ما برگزيده و بر آنها منّت
گذاره است؟!»
آيا خداوند، شاكران را بهتر نمىشناسد؟!
اينها آمدند گفتند: «چطور شد كه خدا اينها را پيامبر قرار داد؟ چرا
اينها پيامبر شدند؟»؛ خدا در جواب مىفرمايد: «مگر خدا نمىداند كدام يك شكرگزار
است؟!»:- البته يك تفسير از تفسيرهاى آيه، اين است-