واگربخواهيمآنها را در جاى خود مسخ مىكنيم (وبه مجسّمه هايى بى
روح مبدّل مىسازيم).
به مناسبت واژهى «مسخ» به اين نكته دراين باره اشاره مىكنيم. چهار
واژهى هم وزن وجود دارد كه تفاوتى جزيى در معنا دارند. اين كلمات عبارتند از
«رَسْخ»، «فَسْخ»، «مَسْخ» و «نَسْخ».
واژهى «رسخ» به معناى اين است كه روح انسان در يك سنگ جايگزين شود.
«مسخ» به معناى دميده شدن روح انسان در بوزينه است.
«فسخ» متلاشى شدن روح انسان و از بين رفتن آن مىباشد.
«نسخ» جدا شدن روح يك انسان و جاى گرفتن در بدن انسان ديگر است.
اين چهار واژه، چهار مكتب را به وجود آورده است.
در ادامهى آيه مىفرمايد:
فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيّاً وَ لَا يَرْجِعُونَ؛
چنان مىكنيم كه توان حركت به پيش و پس را نخواهند داشت.
برخى از مفسّرين در بارهى مسخ گفتهاند كه خداوند آنها را مسخ كرده
و مىميراند؛ يعنى در اين آيه مراد از واژه «مكانتهم» اين است كه آنها بعد از