اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 333
مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ
إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ
سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ؛[1] «اله» به
معناى خالق درنظر گرفته شده است.
حضرت آيت اللّه آقاى مدرّسى در بارهى شيطان و نفوذ شيطان در وجود
انسان صحبت كردند. مولاى متّقيان امير مؤمنان عليه السلام در اين زمينه خطبهاى
دارند كه خيلى جالب است. آقايان به نهجالبلاغه مراجعه مىكنند و به طور مفصّل و مشروح
مطالعه مىكنند و انشاءاللّه آن را حفظ مىكنند؛ خيلى عالى است.[2]
/ ب
جوجهگزارى شيطان در سينهى برخى كسان!/
افرادى كه با امير مؤمنان جنگ كردند؛ اذيّت كردند؛ آزار نمودند؛
آنها
[1] -/ مؤمنون، 91: (خدا هرگز فرزندى براى خود انتخاب نكرده و
معبود ديگرى با او نيست؛ كهاگر چنين مىشد، هر يك از خدايان، مخلوقات خود را
تدبير واداره مىكردند وبعضى بر بعضى ديگر برترى مىجستند (وجهان هستى به تباهى
كشيده مىشد). منزّه است خدا از آنچه آنان توصيف مىكنند!)
[2] -/ متن كامل خطبه چنين است: اتخذوا الشيطان لامرهم ملاكاً؛
واتخذهم له اشراكا، فباض وفرخ فى صدورهم، ودب ودرج فى حجورهم، فنظر باعينهم ونطق
بالسنتهم، فركب بهم الزلل وزين لهم الخطل، فعل من قد شركه الشيطان فى سلطانه ونطق
بالباطل على لسانه؛ (نهج البلاغة، خطبه 7).
مردمى هستند كه شيطان را تكيه گاه در شؤون زندگى خود قرار دادند و
شيطان هم آنان را در پليدى و فريبندگى شركاى خود نمود. اين موجود پليد، درون
سينههاى آنان تخم گذارد و جوجه درآورد و حركت كرد و تدريجاً در آغوش آنان نشست.
آن مطرود ازل وابد با چشمان آنان مىنگرد و با زبانهايشان سخن مىگويد. نتيجه اين
شد كه آنان را مركبى براى راندن در لغزشگاهها نمود و خطا و انحراف را در ديدگاه
آنان بياراست. در زندگى، رفتار كسى را در پيش گرفتند كه شيطان او را در سلطه ى
خويش شريك نموده است و باطل را از زمانش بيرون بياورد. (نهج البلاغة، خطبه ى 7،
ترجمه ى علامه محمّد تقى جعفرى).
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 333