responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 315

بودن شيطان پى مى‌برد.

«جِبِلّ» انبوهى از انسان‌هاى بى‌ارزش!

گفته‌اند «جِبِلّ»، هم‌خانواده با «جَبَل» است. جَبَل چيست؟ جَبَل، انبوه سنگ است. و جِبِلّ، انبوه بشر است. امّا، چرا خدا جِبِلّ گفته است و در اين جا از «طائفه»، «فريق»، «امّه»، «شعب»، «جماعة» و يا كلمات ديگر استفاده نشده است؟ شايد براى اين كه خداوند بى ارزش بودن اين‌ها را بيان كند.

اين‌هايى كه دنبال شيطان رفتند، انبوهى از انسان‌هاى بى‌سواد، بى‌خرد و بى‌توجّه هستند كه ارزشى ندارند تا به آن‌ها «بشر»، «شعب»، «جماعت» و مانند آن گفته شود. اين‌ها كلّى از انسان‌ها هستند كه در روايات حضرت امير عليه السلام به هَمَجٌ رَعاع تعبير شده‌اند. [1]

هَمَجٌ رَعاع-/ در يكى از معناهايش-/ پشه‌هايى هستند كه در تابستان جمع مى‌شوند و توده‌اى را تشكيل مى‌دهند. ناگهان مى‌آيند و مى‌روند. در رواياتى ديگر به «غوغا» تعبير شده است:

أَلْغَوْغَاءُ، قَتَلَة الْأَنبِيَاءِ؛ [2]

مردمان سفله و پست، قاتلان پيامبران هستند.

معناى لغوى «غوغاء» ملخ انبوه مى‌باشد. غوغاء، يك مشت از افراد بى‌سوادى هستند كه همان‌ها حضرت امير را خانه نشين كردند؛ وامام حسين عليه السلام را شهيد كردند؛ و ...

در تفسير كلمه‌ى «جِبِلّ» به نظر بنده آمد كه چرا از اين كلمه استفاده شده است و نه از كلمه‌هاى ديگر؟ اگر چه جَبَلْ به معناى كوه است و جِبِلّ را هم به بيش از ده هزار نفر گفته‌اند، امّا مى‌خواهم بگويم:


[1] -/ نهج‌البلاغه، قصارالحكم، 147- 2.

[2] -/ الأمالى، شيخ طوسى، ص 613.

اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 315
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست