اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 283
تعجّبى هم ندارد! چون اين شخص، نماز را با دل شكسته و اميد به خدا و
بدون اتّكا به عمل خود خوانده بود. گرچه نمازش شرط اوليّهى نماز را نداشت، ولى
سرشار از روح بندگى بود. چنين نمازى حتّى با اين نقص و كاستى اساسى مىتواند معراج
مؤمن باشد.
ما گاه نمازى را با رعايت تمام احكام و آداب آن مىخوانيم؛ ولى با
توقّع و چشمداشت و با اين ادّعا كه چه نماز خوبى خواندهايم! اين نمازهايى كه با
اين حس خوانده شود، چه قيمتى مىتواند داشته باشد؟
نكند «ثواب» ما «گناه» باشد!
واقعاً از خدا مىخواهيم كه: خدايا ما كارى كه نكردهايم. تمام اين
كارها اگر گناه نباشد، معلوم نيست ثواب داشته باشد. البته ما بايد آنچه را كه شرع
مقدّس فرموده است، همان را انجام دهيم؛ ولى نمىتوانيم بگوييم اين نمازهايمان
چگونه است! من مىترسم- خودم را مىگويم- اين نمازهاى من، با اين ريا و روحيهى
تجبّر و تكبّرى كه در بنده هست، در ليست سيّئات نوشته شود. به قول آن شاعر:
اين نماز از بىنمازى بدتر است
مايهى قهر خداى اكبر است
امّا خوب، خدا گفته عمل كنيد، ما هم عمل مىكنيم و چيز ديگرى هم
نمىگوييم!