responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 266

«ا! چرا بيدار شديم؟» بلكه مى‌گويند:

«چه كسى ما را بيدار كرد؟»

در دنيا هم اگر كسى را بى‌موقع بيدار كنند، به جاى آنكه بگويد:

«چرا بيدارم كرديد؟» مى‌گويد:

«چه كسى بيدارم كرد؟»

از اين رو اين تعبير كه «چه كسى چنين كرد؟» تعبير روشنى براى بيان ناخوشايندى انسان از خروج از حالت خلسه و بيخودى است. اساساً انسان در مقام اعتراض، لبه‌ى تيز صحبتش را متوجّه فاعل مى‌كند. وقتى مى‌بيند شيشه‌ى اطاق شكسته مى‌گويد:

«چه كسى شيشه را شكسته؟»

اين به خاطر آن نيست كه واقعاً بخواهد بداند فاعل كيست؟ بلكه براى اين است كه بگويد:

«كار بدى واقع شده است.»

اين تكذيب كنندگان هم كه مى‌گويند:

مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَّرْقَدِنَا؟

چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت؟

معلوم است كه خداوند آنان را از خوابگاهشان برانگيخته است.

و اين ديگر سؤال ندارد؛ ولى اين براى اين است كه آنان ناخُرسندى خود را از بيدارشدنشان نشان دهند. يعنى درست مثل اين است كه بگويند:

يَا وَيْلَنَا مِنْ بَعْثِنَا مِنْ مَّرْقَدِنَا؛

واى بر ما از بيدارشدنمان از خوابگاهمان!

و اين همان قرائتى است كه از امام عليه السلام نقل شده است. در حقيقت قرائت امام براى ما آيه را تفسير مى‌كند و ما با توجّه به قرائت امام، معنايى را كه‌

اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 266
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست