اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 265
«امَرْنا» بخوانيم، از قرائت «امَّرْنا» براى فهم كلمهى «امَرْنا»
استفاده مىكنيم.
ما مأمور هستيم به قرائت مردم- همانى كه مردم مىخوانند آيات قرآن را
بخوانيم؛ امّا اين بدين معنا نيست كه رواياتى را كه در ارتباط با قرائت اهل بيت
عليهم السلام آمده، كنار بگذاريم. نه! از اين روايتها براى فهم معناى آيه استفاده
مىكنيم. براى مثال در آيهى:
كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلْنَّاسِ تَأْمُرُونَ
بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ.[1]
جملهى خَيْرَ أُمَّةٍ به صورتِ خَيْرَ
أَئِمَةٍ نيز خوانده شده است.
مسلّم است كه «امّت» بدون «امام» معنا ندارد. «امّت» يعنى «با امام
بودن».
اساس امّت، امام است. پس اساس بهترين امّت بودن، بهترين امام داشتن
است.
من نمىگويم قرائتهايى كه در روايات نقل شده، صحيح نيست. عرض بنده
اين است كه حال كه ما مأمور هستيم به همين قرائتهاى مشهور وفادار باشيم، بايد از
قرائتهاى ديگر، براى فهم معناى آيه استفاده كنيم.
آيهى مورد بحث خودمان هم به همين گونه است:
وقتى تكذيب كنندگان از خواب مرگ بيدار مىشوند، مىگويند:
يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَّرْقَدِنَا؛
واى بر ما چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت؟
/ ب
چه كسى بود كه بيدارم كرد؟/
چرا مىگويند: «واى برما؟» براى اين جهت است كه ناگهان بيدار مىشوند
و در آنها اين احساس به وجود مىآيد كه چقدر بد شد بيدار شديم! امّا نمىگويند:
[1] -/ آل عمران، 110: (شما بهترين امّتى بوديد كه به سود انسانها
آفريده شدهايد. (چه اينكه) امر به معروف و نهى از منكر مىكنيد و به خدا ايمان
داريد.)
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى الجزء : 1 صفحة : 265