responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 131

ناطق و سخن‌گو چون فرعون و نمرود است. واقعاً از بعضى از مفسّرين خودمان متحيّرم كه چرا به اين جهت توجّه نداشته‌اند.

روايات اهل‌بيت عليهم السلام به طور واضح و روشن اين موضوع را بيان كرده است. مفسّرين شيعه هم مطلب را گفته‌اند. ما نبايد فوراً و بدون توجّه به اين‌كه در قرآن ذكرى از بت به ميان آمده است يا خير، صرفاً با اتّكا به سخن يكى از مفسّرين (قتاده يا ديگرى) شمولِ كلمه‌ى «آلهه» را مخدوش كنيم.

آنان كه به تضييق معناى اين واژه/ ب‌اقدام و اهتمام/ كرده‌اند، قصدشان اين است كه بنى‌اميّه و بنى‌عبّاس و طاغوت‌هاى جاندار را تبرئه كنند.

به دنبال شخصيّت‌هاى شماره‌ى دو حركت كنيد!

در انتهاى اين درس، مى‌خواهم به نكته‌اى اشاره كنم كه هميشه برايم جالب بوده است:

پيغمبر به لحاظ اين‌كه منصوب از طرف خداست و دعوت‌كننده‌ى مردم به صلاح و فلاح است، مقامش خيلى والاست. امّا مقام كسى كه دعوت پيغمبر را استجابت مى‌كند و به دنبال او به عنوان شاهد و/ ب «شخصيّت شماره‌ى دو»/ حركت مى‌كند، از مقام پيغمبر كمتر نيست و گاه حتّى براى ما كه درصدد الگوبردارى هستيم، اين فرد دوم از جهاتى مناسبتر است.

امام حسين عليه السلام سبط پيغمبر است و خداوند او را به مقام مخلصين رسانده است. امّا حضرت عباس- صلوات اللَّه و سلامه عليه- يك شخص عادى است. البتّه او هم پسر امام است؛ امّا لازم نيست پسر هر امامى، امام باشد. او وقتى قبول كرد و علمدارى امام را پذيرفت و شخصيّت دوم شد، ما بايد ردّ او را بگيريم. چرا؟ چون بايد هميشه نقش او را داشته باشيم. ما نقش امام را نداريم و نمى‌توانيم مانند امام باشيم. اما مى‌توانيم به آرامى در شعاع شخصيّت حضرت عبّاس عليه السلام حركت كنيم و كسب فيض نماييم.

در خصوص حضرت موسى عليه السلام نيز اين ماجرا صادق است. ايشان پيامبر

اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 131
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست