responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 109

پادشاه اين كار را كرد و پسر شهيد شد!

مردم كه ديدند جوانى آمده و راه شهادتش را هم بيان مى‌كند-/ تا دشمنانش را هم از دردسر رها كند-/ تكان خوردند و متحوّل شدند. [1]

در آيه‌ى مورد بحث از سوره‌ى (يس) نيز دو پيامبرِ هدايتگر نزد قومى آمده‌اند. اهل هر جا كه باشند، به اين شهر آمده‌اند و مى‌گويند:

«آمده‌ايم شما را خداپرست كنيم. به خدا دعوت كنيم و جدّى هستيم.

خدا خودش مى‌داند ما پيغمبر هستيم. تا آخرين لحظه هم بر حرفمان پافشارى مى‌كنيم.»

اين لحن و لهجه خودش تكان‌دهنده است و طرف مقابل را به فكر فرو مى‌برد./ ب‌مگر بشر مى‌تواند احساسات را آنقدر در خود بميراند كه در مقابل رفتارِ فرد مقابلش كه دارد براى نجات او خودكشى مى‌كند-/ و از لحن و لهجه‌اش پيداست كه صادق است و بازيگر و نقش‌باز نيست-/ اينهمه صلابت و قساوت به خرج دهد؟/

تحريك مغزِ تعطيل!

به هر تقدير مگر اين «ادوات تأكيد» كار خودش را بكند و خفتگان بيدار شوند و تكانى به «/ ب‌مغزِ تعطيل/» و زنگ‌زده‌ى خود بدهند.

بردن نام خدا در مقابل يك طاغوت، وقتى گوينده جدّى باشد، طاغوت را تكان مى‌دهد. چون واقعاً خدا هست و «حقيقت» دارد، به زبان آوردن نام او هم بركت‌آفرين است. همان گونه كه به هنگام سقوط و زمين‌خوردن، اگر از صميم قلب بگويم (بسم‌اللَّه) دستم را مى‌گيرد، زمانى هم كه با يك طاغوت يا يك كافر روبرو مى‌شويم، اگر نام خدا را- آنگونه كه بايد و شايد- به زبان جارى كنيم، اثر حقيقى و غيبى خواهد داشت. از اين آثار غيبى نبايد غفلت‌


[1] -/ تفسير گازر، ج 10 ص 323، سنن ترمذى، ج 5، ص 109.

اسم الکتاب : يس اسماى حسناى الهى المؤلف : مدرسى، سيد محمد تقى    الجزء : 1  صفحة : 109
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست