سبب آن چنين است: مهمترين هدف از زناشويى به وجود آوردن خانوادهاى
است كه در ساختن اجتماع و پرورش نسل آينده شركت جويد، و بر ما واجب است كه زن و
شوهر را بر وفق اين هدف و بنا بر شايستگى ايمانى برگزينيم تا بتواند اين هدف را
نيكوتر به انجام برساند، و زن مشرك نمىتواند عضو صالح و شايستهاى در اجتماع
خانواده باشد، و نيز چنين است مرد مشرك، كه سبب تباه كردن طرف ديگر و نيز خانواده
مىشود
«أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ
يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ يُبَيِّنُ آياتِهِ
لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ- اينان به آتش دعوت مىكنند و
خدا به بهشت و آمرزش به اذن خود، و آيات خود را براى مردم آشكار مىسازد، تا مگر
پند گيرند.» چه، شناختى فلسفه حكم به چيزى بيش از توجه و تذكر و پندگيرى نياز
ندارد، كه اگر از اين توجه منصرف شود، ازدواج او به تشكيل خانوادهاى تشكيل يافته
از مشرك و مسلم مىانجامد كه نزاعها و بدبختيها و شكافهايى را در داخل جامعه
اسلامى سبب مىشود.
جوانان امروز كه همسر خود را تنها به خاطر خوش آمدن از شرق يا غرب
برمىگزينند، اغلب اوقات پس از بازگشت به سرزمين خويش مواجه با مشكلات فراوان مىشوند.
چه، جدايى ارزشها و آداب و سنتها و تربيت و دين، ازدواج را به صورت جهنمى
درمىآورد و در اغلب موارد به طلاق مىانجامد، و در غالب اوقات اين همسرى را به آن
سبب مىپذيرند كه زن مدعى ايمان آوردن به دين شوهر شده است. ولى اين چه ايمانى است
كه تنها سبب خواندن صيغه مزاوجت مىشود، و هيچ عمل و تمرين ايمانى و نه حتى/ 386
قانع شدن به اين ايمان وجود ندارد، بلكه تنها گفتن شهادتين است با الفاظى تهى از
معنى.
حكم نزديكى جنسى در حيض
[222] و از حقوق زن، و در عين حال از آداب همسرى، نزديكى نكردن با