افزونطلبيهاى بزرگ او نيست، و بعضى ديگر از آنها در ضمن جستجوى شخص
از حق و خير و كوشش پيگير او براى تحقق بخشيدن به آنها در دسترس قرار مىگيرد.
انسان خواستار استقرار بخشيدن به اركان حق است، به همانگونه كه
خواستار دست يافتن به خواستهها و مصالح مشروع خويش است.
و مهمترين چيزى كه آدمى براى رسيدن به آن تلاش مىكند، برقرار كردن
توافقى ميان اين دو هدف است كه يكى تحقق بخشيدن به حق و حقيقت است و ديگرى رسيدن
به آنچه موافق با مصلحت شخصى او است.
قرآن همين حقى است كه بشر خواستار آن است و براى شناختن و روان
گردانيدن آن تلاش مىكند، كه علاوه بر اين به انسان براى ايجاد توافقى ميان آن و
مصالح خاص او مدد مىرساند.
اكنون به عقب بازمىگرديم و مىپرسيم كه: كدام يك از ما است كه
نخواهد انسان پاكيزهاى باشد و از گناه و زشتكارى دورى جويد و پيوسته ملتزم راه
راست و روش پاكيزه باشد، ولى آيا چه شمارهاى از ما مردم مىتواند چنين كند؟
البته عده كمى مىتوانند چنين باشند، و مىپرسيم كه: چرا چنين است؟
سبب آن است كه ناگزيريهاى زندگى فرصت كافى براى آن باقى نمىگذارد كه
شخص درباره خير و حق يا نيكى و راستى به تفكّر بپردازد، ولى قرآن اين فرصت را
فراهم مىآورد، بدان سبب كه آدمى را به راههاى درست مصالح وى كه منافى با خير و حق
نباشد و با آنها تكامل يابد رهبرى مىكند.
3- در زندگى با مشكلات و دشواريهايى برخورد مىكنيم: دوستانى ناگهان
نسبت به ما قلب ماهيت پيدا مىكنند، و خويشاوندانى از بيگانگان براى ما بيگانهتر
مىشوند، زيانهاى ناگهانى و رسيدن دشواريها چنان است كه گاه خوددارى را از اختيار
ما خارج مىسازد. و در نتيجه در سراشيبى نوميدى و تباهى و خود گم كردگى قرار
مىگيريم.
/ 25 ولى قرآن حكيم راه حلهايى قطعى در مقابل همه مشكلات در اختيار
ما قرار مىدهد و بلكه آنچه بيش از اين مىكند، به وجود آوردن انسانى است كه
بتواند