آن دوازده چشمه جوشيدن گرفت، و هر كس آبشخور خود را دانست.» چرا كه
آنان دوازده قبيله مختلف بودند، و به سبب وجود حسّاسيّتهاى قديمى نمىبايستى زندگى
آنها با هم تداخل پيدا كند.
«كُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ-
از روزى خدا بخوريد و بياشاميد.» ولى با وفور نعمت در نزد آدمى حالت طغيان و سركشى
رشد مىكند و به تجاوز كردن نسبت به حقوق ديگران يا زيادهروى در مصرف كردن مواد
مىپردازد.
از همين روى خدا به آنان هشدار داد و گفت
«وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ-
و در زمين فساد برپا مكنيد.» [61] بنى اسراييل قومى صحرانشين بودند و سپس شهر نشين
شدند. ولى نمىتوانستند در مقابل امور منفى شهرنشينى مقاومت نشان دهند و به همين
جهت حالت بندگى و بردگى در ايشان ريشه دوانيد و ضعيف و ترسو و مختلف با يكديگر بار
آمدند كه نمىتوانستند به هم اعتماد كنند. سپس پيامبرشان موسى (ع) ايشان را به
سرزمين سيناء كوچ داد، و اينان بعضى از ويژگيهاى باديه نشينى نخستين خود را
بازيافتند، ولى بسيارى از آثار مرحله بردگى و چاكرى هنوز در جانهاشان باقى بود.
و هنگامى كه از پيامبرشان خواستار آن شدند كه به ايشان اجازه بازگشت
به فلسطين و مستقر شدن در شهرها دهد، اين درخواست به صلاح ايشان نبود، چه آثار
عبوديت و از جمله/ 158 اختلافات ريشهدار در نفوس ايشان، آنان را بار ديگر به آن
تهديد مىكرد كه بار ديگر منحرف شوند و تمدن ايشان فروريزد.
ولى آنان در اين باره اصرار مىورزيدند و چون (به شهر بازگشتند)
خصوصيات منفى شهر نشينى بار ديگر به ايشان بازگشت كه قرآن از آن چنين حكايت
مىكند
«وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى لَنْ نَصْبِرَ عَلى
طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ
بَقْلِها وَ قِثَّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها قالَ أَ تَسْتَبْدِلُونَ
الَّذِي هُوَ أَدْنى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْراً فَإِنَّ لَكُمْ ما
سَأَلْتُمْ- و آن گاه كه گفتيد: اى موسى ما بر يك خوراك شكيبايى نتوانيم، از