responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : تفسير هدايت المؤلف : المدرسي، السيد محمد تقي    الجزء : 1  صفحة : 116

شايسته كاران و نيكوكارانيم.» [12] در صورتى كه حقيقت جز اين است. اينان اندامهاى فاسدى از اجتماع شده‌اند، ولى مقياسى را از دست داده‌اند كه با آن شخص مى‌تواند فساد و تباهى را از جز آن تميز دهد، و نمى‌فهمند.

«أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ‌- آگاه باشيد كه آنان تبهكارانند ولى اين را نمى‌دانند و نمى‌فهمند.» قرآن «شعور» را به كار مى‌برد نه «عقل» را، و نگفته «لكى لا يعقلون» تا ما تصوّر نكنيم مسائل ساده‌اى كه به انديشه و تأمّل نيازمند نيست (همچون تشخيص ميان تباهى و سامان يافتگى) خارج از درك منافق است چه رسد به مسائل پيچيده.

شرط نخست آگاهى به هر حقيقتى اعتماد به نفس و ملاكهاى عقلى است كه انسان در اختيار دارد، و نفاق اين اعتماد را از صاحبش مى‌ستاند و لذا ديگر بر چيزى آگاهى نمى‌يابد.

[13] سوم: آنها بر محور كارهاى خود در گردش‌اند و آن را حق مى‌دانند و جز آن را/ 108 گمراهى و باطل مى‌دانند و لذا مردم را بى‌خرد مى‌خوانند و فرصت بهره گيرى از نظريات و تجارب مردم را از خود مى‌گيرند.

«وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ- هنگامى كه به آنها گفته مى‌شود ايمان آوريد چنان كه مردم ايمان آوردند گويند

آيا چنان ايمان آوريم كه بى‌خردان ايمان آوردند.» ولى بى‌خرد حقيقى كيست؟ آيا كسى نيست كه فرصت ايمان و فرصت بهره‌ورى از تجربيات ديگران را از خود مى‌گيرد؟

«أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ‌- آگاه باشيد كه هم ايشان ديوانگانند ولى نمى‌دانند.» [14] و به سبب جدايى گرفتن نفسى از اجتماع و آگاهيها و عقل آن، كارهاى اجتماع را استهزا مى‌كنند و نسبت به آن تصور معكوس دارند و به همين سبب عملا از اجتماع كنار مى‌مانند و در فعاليتهاى آنكه نه تنها به نفع اجتماع‌

اسم الکتاب : تفسير هدايت المؤلف : المدرسي، السيد محمد تقي    الجزء : 1  صفحة : 116
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست