روى كه غير متناقض است، هم در خودش و هم بالنسبه به انسان و هم
بالنسبه به راهنمايى عقل.
ج: راهنماى پرهيزگاران است. هر كس را كه دوستار راهيابى باشد و به آن
كار كند، راهنما است، چه تقوى و پرهيزگارى كه پرهيز قلبى است در واقع عمل است، و
بدون بيم دادن و خود را بر حذر داشتن (كه عامل نفسانى انگيزنده به سوى اراده هدايت
است)، و بدون عمل كردن براى هدايت، هدايتى وجود پيدا نخواهد كرد.
«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً
لِلْمُتَّقِينَ- اين كتاب بدون شك راهنماى پرهيزگاران است.» سپس
قرآن از سهگونه ايستار و موضع گرفتن مردمان در برابر اين كتاب جديد آسمانى سخن
مىگويد: پرهيزگارى، كفر، و نفاق.
/ 103 [3] پرهيزگاران كيانند؟ و صفات برجسته آنان كدام است؟
مهمترين اين صفات، مؤمن بودن به غيب است و آنچه در ما وراى حقايقى
قرار دارد كه انسان مىتواند آنها را مستقيما مشاهده كند، براى رسيدن به آنچه
مشاهده مستقيم آنها امكانپذير نيست. اين توانايى كه ما افراد بشر را صاحب تمايز
علم پيدا كردن به آينده (غيب) از راه شناخت و معرفت حاضر (شهود) و شناخت گذشته
(غيب) از راه مشاهده آثار آن بر حقايق حاضر (شهود) مىسازد.
اين صفت در پرهيزگاران چندان ژرف مىشود كه به درجه ايمان مىرسد و
آنان نسبت به مستقبل و آينده مؤمن مىشوند و چنان نيست كه تنها به آن علم داشته
باشند، و به ماضى و گذشته مؤمن مىشوند و تنها آن نيست كه به آن علم داشته باشند،
و ميان علم و ايمان تفاوت بسيار است. ايمان تسليم نفسى و عقلى به علم است و به كار
بستن عملى آن در زندگى.
بزرگترين و آشكارترين غيب ايمان به خدايى است كه آيات و نشانههاى او
بر هر افق و در هر چيز پراكنده است، و ايمان به او اصل ايمان است.
ايمان به غيب به ميانجيگرى نماز كه خط روحانى مستقيمى ميان انسان و