است، و با اينها اعراب به چيزى تازه رسيدند كه پيشتر نمونهاى نداشت.
از اين همه گذشته، در آنها رازهايى است كه بعضى از آنها را انسان با
پيشرفت علم و معرفت پس از اين كشف خواهد كرد.
بدين گونه اين حروف اشاراتى ميان پروردگار و كسانى است كه آنان را
براى خبر يافتن از غيب خود شايسته مىدانسته است، و در خبر آمده است
1- در تفسير امام اين كه معنى الم آن است كه: «اين كتابى كه آن را
فروفرستادهام حروف جدا از همى است كه از جمله آنها الف لام ميم است، و آن به زبان
و حروف هجاى شما است، و اگر راست مىگوييد مانند آن را بياوريد».
[1] 2- قمى به نقل از امام باقر (ع): «آن حرفى از نام اعظم خدا است كه
از آن جدا شده، و اگر آن را پيغمبر و امامان عليهم السلام تركيب كنند آن اسم بزرگ
خدا به دست مىآيد كه چون خدا را به آن بخوانند اجابت مىكند».
[2]/ 102 3- و از امام على (ع) روايت شده است كه گفت: «هر كتاب را
گزيدهاى است و گزيده اين كتاب حروف تهجى است». [3]
4- و در حديث شريف از امام ابو جعفر الباقر (ع) آمده است كه گفت
«اى أبا لبيد، مرا در حروف مقطعه قرآن دانش فراوان است».
[4]
قرآن راهنما است
[2] قرآن تعريف از خود را در سه كلمه خلاصه كرده كه اينهاست
الف: كتاب- ثابت و عمل كننده- و نه تنها راهنماييهاى غير مربوط به
يكديگر يا ناتمام.
ب: شكى در آن نيست، و شكى به آن راه نمىبرد. حقيقى است از آن
[1] - تفسير صافى تأليف ملا محسن فيض كاشانى، ج 1، ص 91.