در اين آيات از سه نمونه از نمونههاى بشرى سخن مىرود، و ديد آشكارى
از آنها به دست مىآيد، و خواننده مىتواند يكى از نمونهها را با علم و بصيرتى
مأخذ برگزيند.
و اين تقسيم و طبقهبندى براى اسلام طبيعى است، از آن روى كه
انديشهاى تازه است و به تقسيمات موجود ميان مردم (ناحيه و رنگ و زبان و عشيره و
نژاد) كه اصول قرار دادى از آنها سخن مىگويد معترف نيست.
دين تازه، تقسيمات تازهاى را مطرح مىكند تا مردمان بر حسب اين
تقسيم و طبقهبندى ايستار مطلوب خود را انتخاب كنند.
و هنوز امت مسلمان به اين طبقهبندى و چشمپوشى از طبقهبنديهاى
نادرست ديگر نيازمند است، تا بتواند براى به كار بستن مبادى و اصول دين حنيف و پاك
اسلام نيرومندى بيشترى داشته باشد.
/ 99
شرح آيات
[1] «الم- الف، لام، ميم.» اين حروف كه
آنها را در آغاز بسيارى از سورههاى قرآن مىبينيم چيست؟
و آيا براى ما مفهومى دارد؟ يا همچون آن چيزها در قرآن است كه به
آنها متشابه گفته مىشود و معنى آنها را تنها راسخان در علم مىدانند؟ يا اين كه
راز آن را تنها خدا مىداند و هر فرستادهاى كه خدا خود در غيب به او خبر دهد؟
در اين خصوص اختلاف كلمه فراوان است. در آن حين كه كسانى كه