responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان    الجزء : 1  صفحة : 496

ماجرای خرید کنیز

می‌گویند: ابن‌عکاشه‌ی اسدی بر امام باقر علیه‌السلام وارد شد و امام صادق علیه‌السلام نیز حضور داشت، مقداری انگور آورد و حضرت فرمود: «بعضی از مردم انگور را دانه دانه می‌خورند.»
و برخی هم به گمان اینکه سیر نخواهند شد، سه تا سه تا یا چهار تا چهار تا می‌خورند، ولی شما اگر دو تا دو تا بخورید بهتر است.
عکاشه به حضرت فرمود: «چرا برای حضرت صادق علیه‌السلام زن نمی‌گیری در حالی که جوان است و وقت ازدواجش رسیده است.» در مقابل امام باقر علیه‌السلام، کیسه‌ی زر مهر شده‌ای قرار داشت. حضرت فرمود: «به زودی برده‌فروشی از بربر می‌آید و در منزل میمون فرود می‌آید. پس با همین کیسه از او یک کنیز بخر.» راوی می‌گوید: وقت موعود رسید و نزد امام باقر علیه‌السلام رفتم، فرمود: «آیا خبر ندهم شما را از آن برده‌فروشی که قبلا به شما گفته بودم! اکنون او آمده است. برو و با این پول از او یک کنیز بخر.» ما نزد برده‌فروش رفتیم. او به ما گفت: «همه کنیزهایم را فروخته‌ام مگر دو تا که آنها مریض هستند و یکی بهتر از دیگری است.»
گفتیم: «آنها را به ما نشان بده.»
او نیز آنها را به ما نشان داد.
گفتیم: «آن کنیز بهتر را چند می‌فروشی؟»
گفت: «به هفتاد دینار.»
گفتیم: «آن را به این کیسه می‌خریم، هر چه باشد.»
نزد آن برده‌فروش، پیرمردی ریش سفید بود. او گفت: «مهر را بردارید و آن را وزن نمایید.»
برده‌فروش گفت: «باز نکنید، اگر یک ذره هم کم باشد نمی‌فروشم.»
پیرمرد گفت: «آن را وزن کنید.»
باز کردیم و وزن نمودیم. متوجه شدیم که به اندازه‌ی هفتاد دینار بود نه زیاد و نه کم.
پس کنیز را تحویل گرفتیم و خدمت امام باقر علیه‌السلام آوردیم و جریان را به حضرت گفتیم. امام باقر علیه‌السلام خدا را حمد و ثنا کرد و رو به کنیز نمود و فرمود: «اسمت چیست؟»
کنیز گفت: «حمیده.»
حضرت فرمود: «تو حمیده‌ی دنیا و محموده‌ی آخرت هستی. آیا تو دختر باکره هستی یا نه؟»
او گفت: «من دختر باکره هستم.»
حضرت فرمود: «در دست برده‌فروش، چگونه باکره مانده‌ای؟»
گفت: «او هر وقت قصد داشت نزدیک من بیاید، ناگاه پیرمردی ریش سفید می‌آمد و مانع می‌شد.» حضرت فرمود: «ای جعفر! این کنیز مال تو است آن را بگیر.» و این همان کسی بود که امام کاظم علیه‌السلام را به دنیا آورد.» [1] .

[~hr~]پی نوشت ها:
(1) بحارالانوار ج 48.
منبع: عجایب و معجزات شگفت‌انگیزی از امام باقر؛ واحد تحقیقاتی گل نرگس؛ شمیم گل نرگس چاپ چهارم 1386.

اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان    الجزء : 1  صفحة : 496
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست