اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 495
محبت ائمه اطهار
حکم بن عتیبه گوید: در محضر ابوجعفر (ع) بودیم، مجلس پر از جمعیت بود،
در این بین پیر مردی عصا به دست وارد شد، و در کنار در ایستاد و گفت:
«السلام علیک یا بن رسول الله و رحمة الله و برکاته» امام جواب داد: «و
علیک السلام و رحمةالله و برکاته» بعد رو کرد به دیگران و گفت: «السلام
علیکم»، اهل مجلس به او جواب سلام دادند. آنگاه خطاب به امام (ع) عرض
کرد: یابن رسول الله (ص)! مرا به نزد خود بخوان، به خدا سوگند من شما را
دوست میدارم، دوستان شما را نیز دوست میدارم، به خدا شما را و دوستان شما
را به طمع دنیا دوست نمیدارم. من دشمن شما را دشمن میدارم و از او
بیزاری میکنم، به خدا قسم من دشمن شما را به خاطر جنایتی که بر من کرده
دشمن نمیدارم بلکه چون دشمن شماست دشمنش میدارم. به خدا قسم من حلال
شما را حلال و حرام شما را حرام میدانم و منتظر فرج شما هستم، آیا برای من
امید نجات داری خدا مرا فدای تو گرداند؟ امام صلوات الله علیه فرمود: «الی
الی» نزدیک بیا، نزدیک بیا تا او را در کنار خویش نشانید، بعد فرمود: ایها
الشیخ! مردی پیش پدرم علی بن الحسین (ع) آمد و از او نظیر سؤال تو سؤال
کرد، پدرم فرمود: «إن تَمُتْ تَرِدْ علی رسول اللّهِ (ص) و علی علی و
الحسنِ و الحسینِ و علی بن الحسینِ...» اگر بمیری (به پاداش این محبت) به
محضر رسول الله و علی و حسن و حسین و علی بن الحسین علیهم السلام وارد
میشود، قلبت آرام، دلت شاد، چشمت روشن میشود و با کرام کاتبین با روح و
ریحان استقبال میشوی، وقتی که روح به حلقومت برسد، امام به حالق خویش
اشاره فرمود، - این چنین پاداش میبینی. و اگر زنده ماندی خواهی دید چیزی را که خدا با آن چشمت را روشن فرماید، در آخرت در درجات عالی بهشت با ما خواهی بود. شیخ
گفت: چه فرمودی؟ امام فرمود: میگویم: که در قیامت در بهشت اعلی با ما
خواهی بود، پیرمرد گفت: الله اکبر! یا ابا جعفر! اگر من بمیرم بر رسول خدا و
علی و حسن و حسین و علی بن الحسین وارد میشوم؟! و چشمم روشن و قلبم شاد و
دلم آرام میشود؟! و با روح و ریحان و کرام الکاتبین استقبال میشوم؟! و
اگر زنده بمانم چیزی را خواهم دید که خدا چشم مرا با آن روشن فرماید؟! و با
شما در سنام اعلی خواهم بود؟!! آنگاه نفس نفس میزد، اشک میریخت تا
به زمین افتاد. حاضران نیز با دیدن حال او شروع به گریه کردند و نفس نفس
میزدند، امام صلوات الله علیه با انگشت مبارک خود اشک چشم او را پاک
میکرد. آنگاه پیرمرد سر برداشت و به امام گفت: یابن رسول الله، خدا
مرا فدای تو گرداند، دستت را به من بده، دست اما را بوسید و بر چشم و صورت
خویش مالید، بعد پیراهن خویش بالا زد و دست امام را بر شکم و سینه خویش
گذاشت. سپس برخاست و گفت: السلام علیکم و از مجلس بیرون رفت، امام
صلوات الله علیه از پشت به او نگاه میکرد و فرمود: هر که میخواهد به مردی
از اهل بهشت نگاه کند، به این مرد نگاه کند.[1] . حکم بن عتیبه گوید: من
مجلسی و واقعهای نظیر آن هرگز ندیدهام.
[~hr~]پی نوشت ها: (1) روضه کافی: ص 76 حدیث 30، بحار: ج 46 ص 362 از کافی. منبع: فضائل و سیره فردی امام محمد باقر؛ سید علی قریشی؛ برگرفته از کتاب خاندان وحی
اسم الکتاب : دانشنامه امام باقر علیه السلام المؤلف : جمعی از نویسندگان الجزء : 1 صفحة : 495