3- آقا و بزرگ و مهتر چنانچه مىگويند فلان غرّه قومهاى سيّدهم.
4- اوّل و ابتداء هر چيزى.
5- بمعناى عبد و امه.
و در اينجا مىتوان بهر كدام از معانى خمسه و تقريرى جداگانه فرض
نمود.
شرح معناى غره
امّا بمعناى اوّل: وجه آن همان بيانى است كه مصنّف (ره) گفته و آن
اينستكه:
وجه عالم يعنى « سموات » طبقات فوقانى و « ارضون » طبقات تحتانى
درخشنده و تابان هستند بواسطه تلألؤ و اشعه انوار پاك ايشان، پس مىتوان گفت
فصول الحكمة، شرح فارسى بر منظومه (مبحث الهيات) ؛ ج1 ؛ ص29
شان بياض وجه عالم هستند.
و امّا بمعناى دوّم: بسى واضح و آشكار است كه از حيث شرافت و
اصالت نسب احدى از بشر با ايشان موازن و معارض نيست چنانچه در زيارت
وارث وارد شده است:
يا ابا عبد اللّه، اشهد انّك كنت نورا في الاصاب الشّامخة و الارحام المطهّرة،
لم تنجّسك الجاهليّة بانجاسها الى آخرها.
و امّا بمعناى سوّم: شبههاى نيست در اينكه مهتر و سيّد اين امّت بلكه
تمام موجودات عالم هستى ايشان هستند زيرا افضل و اشرف تمام موجودات
انسان است و اشرف تمام آنها وجود مقدّس حضرات ائمّه معصومين سلام اللّه
عليهم اجمعين مىباشند چنانچه در زيارت شريفه جامعه چنين آمده است:
و قادة الامم و اولياء النّعم و عناصر الابرار و دعائم الاخيار و ساسة العباد و اركان
البلاد الى آخرها.
و امّا بمعناى چهارم: چنانچه مضامين بسيارى از روايات صحاح و
زيارات مورد اعتماد منجمله همين زيارت شريفه جامعه كبيره بر آن دلالت دارد
مانند اين فقره از زيارت:
ان ذكر الخير كنتم اوّله و اصله و فرعه و معدنه و ماؤبه و منتهاه.