عرض نسبت بمقولات نهگانه و اعراض تسعه، عرض عام بحساب
مىآيد چه آنكه عرض از عروض بوده و آن وجود در موضوعات است لذا اين امر
خيلى مشكل و دشوار نيست كه جوهر ذهنى عرض محسوب شود زيرا عرض
جنس آن نمىباشد بخلاف كيف كه جنس عالى است لذا وقتى صورت علميّه
جوهر بود همچون انسان و فرس يا كم يا وضع فرض گرديد نظير سح يا
انتصاب لازم مىآيد كه شيئ واحدى در تحت دو مقوله مندرج بوده و در يك
مرتبه مجنّس به دو جنس باشد كما اينكه وقتى صورت علميّه كيف محسوس باشد
همچون سواد لازم مىآيد كه شيئ واحد هم كيف محسوس بوده و هم كيف
نفسانى و اين اشكالى است بس دشوار و صعب كه عقول را متحيّر نموده و اسباب
دردسر براى حضرات گرديده است از اينرو هر كدام مخلّص و راه فرارى براى
خويش اختيار نمودهاند.
شرح فارسى:
توضيح
اشكال دوّم اندراج اعراض تسع در مقوله كيف
اين اشكال نيز مرهون سه مقدّمه است:
1- علم در پيش اهل فنّ و ارباب صناعت كيف نفسانى است.
2- اختلاف است در اينكه معلوم بالذّات آيا همان موجود خارجى
است يا صورت ذهنيّه آن مىباشد: اكثر محقّقين قول دوّم را اختيار كرده و
دليلشان را اين طور گفتهاند:
الف: صورت ذهنى اوّلا و بالذّات براى نفس كشف شده و بتبع آن
موجود خارجى معلوم مىگردد.
ب: معلوم نفس عبارتست از موجود مجرّد از مادّه و حال آنكه موجود
خارجى مادّى است لذا قابل نيست ذاتا و حقيقة معلوم باشد پس معلوم نفس در