اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 364
نظير نماز، حجّ، روزه و امثال اينها و آنرا بسه نحو مىتوان تصوّر
نمود:
الف: آنكه فعل و انجام عمل بيش از وقتى است كه برايش معيّن شده.
ب: آنكه مقدار عمل با زمانيكه ظرف برايش قرار دادهاند مساوى باشد.
ج: آنكه مقدار عمل از زمان مزبور كمتر باشد.
نحوه اوّل قطعا و بدون ترديد محال و ممتنع است چه آنكه از مصاديق
تكليف بما لا يطاق است.
نحوه دوّم بدون شكّ ممكن بوده بلكه در شرع انور واقع نيز شده و آن را
اصطلاحا واجب مضيّق مىخوانند مانند روزه چه آنكه فعل آن منطبق بر وقت شده بدون
آنكه از آن زائد يا ناقص باشد زيرا ظرف آن از طلوع فجر صادق تا غروب آفتاب است كه
فعل آن نيز بهمين مقدار مىباشد يعنى بر مكلّف لازمست از اوّل طلوع فجر تا غروب
آفتاب از مفطرات امساك نمايد.
و نحوه سوّم همان واجب موسّع است و وجه تسميه آن به موسّع از اينجهت
است كه در آن بر مكلّف توسعه بوده و وى مىتواند فعل را در اوّل يا اثناء و يا
احيانا آخر وقت انجام دهد همچون نمازهاى روزانه و نماز آيات چه آنكه ترك اين
نمازها در طول وقتشان جايز نيست ولى در عين حال در سراسر وقتى كه براى آنها معيّن
شده اگر مكلّف بآوردن يك فرد از آنها اكتفاء كند كافى بوده و تكليف از او ساقط
مىگردد.
بيان مراد
قوله: لا تخلو عقلا من زمان يكون ظرفا له: ضمير در « يكون » به زمان و در « له » به فعل راجع است و وجه عدم خلوّ از زمان
آنستكه فعل از زمانيّات است و موجود زمانى آنستكه زمان ظرف وجودش مىباشد بطوريكه
در غير اين ظرف وجودى برايش تصوّر نمىگردد.
قوله: عن اوّل ازمنة امكانه: ضمير در « امكانه » به « ما لا يجوز» راجع است.
قوله: على وقته المعيّن له: ضمير در « وقته » و « له » به فعل راجع است.
قوله: لانّه من التّكليف بما لا يطاق: ضمير در « لانّه » به اوّل راجع است.
اسم الکتاب : بیان المراد؛ شرح فارسی بر اصول الفقه المؤلف : ذهنی تهرانی، سید محمد جواد الجزء : 1 صفحة : 364